شهرسازی و سیاست

حکومت مردم بر مردم و برای مردم هرگز محکوم به نابودی نخواهد بود

شهرسازی و سیاست

حکومت مردم بر مردم و برای مردم هرگز محکوم به نابودی نخواهد بود

تاریخ شهرنشینی و شهرسازی در ایران (استاد کاظمی)

علیرضا خوارزمی /تابستان/٩٣


تاریخ شهرنشینی و شهرسازی در ایران

v    ویژگی های شهر از دیدگاه جامعه شناختی و تاریخی :

     شهر را می توان از دیدگاه های متفاوت، تعریف و برای آن ویژگی هایی برشمرد. اگر بخواهیم با نگاه جمعیت شناختی به شهر بنگریم ، تأکید ما بیشتر بر اندازه و انبوهی جمعیت خواهد بود . از دیدگاه مهندسی شهری ، بناها و اماکن و مورفولوژی یک محیط جغرافیایی مورد نظر می باشد، و در نگاه سیاسی ، سلسله مراتب ، توزیع قدرت و نظام اداری و اجتماعی حاکم بر آن مد نظر است و ....

     آنچه در این درس مورد نظر است ، مسیر شکل گیری و تحول شهر در طول تاریخ با نگاه ، توصیف و تحلیل جامعه شناختی خواهد بود .

     با یک بررسی تاریخی و جامعه شناختی می بینیم که پس از کشف فلز ، قشر صنعتگر به وجود می آید و به تبع آن، انبار کردن محصول و مازاد تولید، مبادله، اقشار اجتماعی، خط و سازمان اجتماعی شکل می گیرد. بدین طریق، با ایجاد تخصص و حرفه و پیدایش قشر و طبقه و اختراع خط و ایجاد سازمان اجتماعی با عنوان حکومت، " شهر و شهرنشینی " شکل گرفت؛ زیرا شهر، چیزی نیست جز مجموعه پیچیده ای از اقشار ، طبقات ، حِرف ، سازمان های اجتماعی ، تخصص ها و هماهنگی آنها در یک فضای جغرافیایی معین. در واقع، شهرنشینی، فرآیندی است که در آن "تغییرات اجتماعی ، نوگرایی و تمرکز جمعیت" صورت می گیرد .

     بدین گونه، در پنج هزار سال قبل، تمدن یا شهرنشینی در خاور زمین از مصر تا ترکیه ، از هند تا چین و در پیرامون مدیترانه ، نشو و نما کرد و توسعه یافت و به مرور، به اروپا و سایر نقاط جهان رسید .


 

v    شناختن شهر از ده با توجه به ویژگی های معین از نظر ((سورکین)) :

1- تنوع مشاغل در شهر، در مقابل شغل غالب کشاورزی ، دامپروری و صید در روستا .

2- گستردگی و اندازه وسیع اجتماع در شهر، در مقابل کوچک و محدود بودن وسعت روستا .

3- انبوهی جمعیت شهر، در مقابل پائین بودن تراکم جمعیت در روستا .

4- تحرک اجتماعی و امکان جا به جایی زیاد و آسان از یک پایگاه اجتماعی به پایگاه اجتماعی دیگر در شهر، در مقابل سکون نسبی و عدم تحرک اجتماعی افراد در روستا .

5- قشربندی اجتماعی، تنوع گروه های اجتماعی و شکاف های طبقاتی در شهر، در مقابل همسانی و مشابهت شغلی روستائیان و قشربندی اجتماعی محدود و فاصله طبقاتی آنها .

6- عدم تجانس جمعیت و ناهمگونی زیاد جمعیت در شهر، در مقابل مشابهت رفتاری ، طبقاتی  منزلتی افراد در روستا .

7- نظام کنش متقابل ، متنوع و متکثر و تعداد زیاد و تنوع بالای تماس های افراد در شهر با یکدیگر در مقابل نظام کنش متقابل ثابت و معین در روستا .

v    ویژگی های شهر از دیدگاه گوردون چایلد :

     گوردون چایلد که تحول زندگی بشر از کشاورزی و دامپروری به شهرنشینی را  انقلاب شهری می نامد ، با توجه به یافته های باستان شناسی ، ده ویژگی را که شهر را از روستا متمایز می سازد، به شرح زیر نام می برد :

1- گسترش شهرها: نخستین شهرها در مقایسه با دهکده های سلف خود ، وسعت و تراکم جمعیت بیشتری داشته اند در حالی که به لحاظ وسعت، از بسیاری از دهکده های امروزی کوچک تر بوده اند .

2- ترکیب و عملکرد: گرچه شهرهای باستانی، متشکل از کشاورزان و دامدارانی بود که در مراتع و زمین های پیرامون شهر به کار دامداری ، کشاورزی و باغداری یا ماهیگیری در شهرهای سواحلی اشتغال داشتند، ولیکن شهروندان دیگری نیز در شهرها می زیستند. این شهروندان، عبارت بودند از: متخصصان تمام وقت در رشته های گوناگون صنعتی، کارگران باربر یا مسئول حمل و نقل، تجار، صاحب منصبان، کارکنان اداری و کاهنان معابد. معاش تمامی آنان از محل مازاد محصول شهری و روستائیان وابسته به شهرها تأمین می شد .

3- تمرکز ثروت: هر تولید کننده، مقداری از محصول کشاورزی، دامی یا مثلا ً ماهی صید شده خود را بعنوان "ده یک " یا مالیات به معبد خدایان یا سلطان خداگونه اهداء می کرد .

4- بناهای عمومی: بناهای عمومی نه تنها وجه تمایز شهرها از دهکده ها، بلکه نمادی از مازاد محصول اجتماعی به شمار می آید. هر شهر بین النهرین از همان آغاز، زیر سلطه یک یا دو معبد قرار داشت. این معابد در مرکز شهر بر بالای سکوی خشتی یا آجری بنا می شد و بدین ترتیب، مشرف و مسلط بر تمامی شهر بود. در کنار این بنای مرتفع که زیگورات نامیده می شد، معابدی بود که کارگاه ها و انبارهایی در اختیار داشت و گذشته از آن، انبار غله بزرگی ضمیمه معبد بود. همچنین مناطقی مخصوص سکونت طبقات مختلف اجتماعی شهر با اشکال گوناگون بود .

5- پیدایش جامعه طبقاتی: وقتی اقشار اجتماعی پدید آمد و حکومت شکل گرفت، شکاف طبقاتی در جامعه هویدا گشت و شهر با توجه به ویژگی های قشربندی اجتماعی، فاصله طبقاتی بیشتری را نسبت به روستا دارا شد .

6- اختراع خط: با توجه به پیشرفت های یاد شده، شهرنشینان ناچار بودند نظام هایی را برای ثبت و ضبط معاملات و روابط خود اختراع کنند .

7- پیشرفت علوم ریاضی و نجوم: اختراع خط باعث گردید تا منشی ها و کاهنان در ساعت های فراغت از کار روزانه، بتوانند به علومی چون ریاضیات ، هندسه و نجوم دست یابند .

8- اجتماع متخصصان تمام وقت در شهرها و پیشرفت صنعت و هنر: گرد آمدن صنعتگران و هنرمندان تمام وقت در شهرها و ارتباطات و تعاملات آنها با یکدیگر، موجب پیشرفت و نوآوری در حِرف و مشاغل و فنون مختلف شد. با ایجاد مراکز شهری، صنعتگران و هنرمندان تمام وقت، شامل پیکرتراشان ، نقاشان و حکاکان، به خلق نقوش طبیعی پرداختند و در این راه، تا حد توان خود موفق گردیدند .

9- پیدایش و گسترش تجارت اشیای تجملّی با مناطق دوردست: بخشی از مازاد محصول ، صرف خرید مواد خام وارداتی می گردید که برای مصارف صنعتی و تزئین کاخ ها و معابد به کار می رفت. این مواد، در محل یافت نمی شد. بنابراین،  مبادلات برون منطقه ای و تجارت با مناطق دور، از ویژگی های تمدن های اولیه بوده است .

10- استقرار روابط سازمان یافته سیاسی و حکومتی به جای روابط قومی: سازمان های بزرگ دربار یا معبد از یک سو، صنعتگران و متخصصان را از لحاظ جا و معیشت تأمین می کردند و از سوی دیگر، برای آنها از طریق سازمان های تجاری وابسته به خود، مواد خام را فراهم می ساختند. از این رو، دوران سرگردانی و دوره گردی صنعتگری به سر آمد و شهر به صورت جامعه ای درآمده بود که آنان، چه از نظر سیاسی و چه از لحاظ اقتصادی، جزئی از آن به حساب می آمدند. با همه اینها، صنعتگران برای تأمین زندگی خود مجبور بودند که به یکی از دو سازمان متعلق به معبد یا دربار متکی باشند.

 

 

v    نقد رابرت آدامز بر فهرست ده ماده ای گوردون چایلد در باره ویژگی های شهر :

     رابرت آدامز با فهرست ده ماده ای چایلد چندان موافق نیست و آن را مخلوطی از ویژگی های بعضا ً ناهماهنگ می داند. پاره ای از این ویژگی ها مانند معماری معابد یا کاخ ها را در میان مردمان غیر متمدن نیز می توان مشاهده کرد. اگر نه همه ویژگی هایی که چایلد ارائه کرده است، دست کم شماری از آنها مسلما ً می بایستی از طریق یک روند تدریجی گرد هم آمده باشند که شناخت تقدّم و تأخّر آنها در مراحل اولیه، به آسانی امکان پذیر نیست. آدامز حتی اصطلاح " انقلاب شهری" گوردون چایلد را گمراه کننده می داند و معتقد است که هر چند این اصطلاح، امتیازات فراوانی در توصیف روندهایی که در نهایت به ایجاد شهرها و زندگی شهری انجامید، دارد، اما به کار گرفتن کلمه انقلاب " خالی از اشکال نیست. به نظر او، واژه انقلاب، بر جنبه "آگاهانه کشمکش های اجتماعی"دلالت دارد و اگر چه ممکن است که پاره ای مراحل و جنبه ها در جریان انقلاب شهری، آگاهانه صورت گرفته باشد، اما  عمومیت بخشیدن به چنین برداشتی، بی شک، اشتباه محض است .

v    نظر گوردون چایلد در باره دو انقلاب عظیم نظام شهری :

     به اعتقاد چایلد ، پیدایش شهرها با دو انقلاب عظیم همراه بوده است  :

1- انقلاب و تغییر بنیادی در ساخت اقتصادی.

2- تغییر اساسی در سازمان های اجتماعی جامعه .

    از  نظر وی، این دو انقلاب تا حدود زیادی معلول ازدیاد جمعیت است؛ زیرا وسعت شهرهای اولیه، تراکم واحدهای مسکونی و تعداد اتاق ها ، ازدیاد جمعیت را آشکارا تائید می کند .

 

* علل پیدایش شهرنشینی در بین النهرین *

 

v    جامعه طبقاتی و شهرنشینی ( نقش رشد جمعیت در شکل گیری شهر) :

یکی از عوامل هفت گانه تمایز شهر از روستا ازدیدگاه سوروکین((قشربندی اجتماعی)) است و هم چنین یکی از عوامل دهگانه در انقلاب شهری و تمایز روستا از شهر ، به وجود آمدن (( جامعه طبقاتی))  میباشد اما ((بوسراپ)) وجود طبقات در جامعه را دلیل کافی برای ظهور شهر نشینی نمی داند او معتقد است مدارک تاریخی و باستان شناسی نشان میدهد که طبقات قبل از پیدایش شهرنشینی بوجود آمده بود بعد از ظهور قشر صنعتگر و لزوم مازاد تولید توسط کشاورزان و دامداران ، قشربندی اجتماعی و جامعه طبقاتی شکل گرفت بدون آنکه روستاها به مراکز شهری تبدیل شوند امروزه در دنیا مردمان بسیاری زندگی میکنند که هنوز به مرحله شهرنشینی نرسیده اند اما جامعه آنها طبقاتی است و تفاوت های قابل توجهی در ثروت و نفوذ خانواده های گوناگون آن به چشم می خورد .

انسان شناسان دریافته اند مردمی که خوراک آنها از طریق شکار و گردآوری خوراک بدست می آید معمولا ً در گروههای کوچک انعطاف پذیر و بی طبقه ای زندگی می کنند که خانواده ها میتوانند به آن بپیوندند یا از آن جدا شوند در این شیوه معیشتی ، افراد و گروهها به اندازه نیازشان به شکار و گردآوری خوراک می پردازند و مازاد تولید و انباشت ثروت معنایی ندارد اما در مرحله دامداری ، خانواده ها از لحاظ تعداد احشام ، اختلاف فاحشی با یکدیگر دارند و تفاوت زیادی در قدرت و شخصیت افراد دیده میشود بعلاوه از زمانهای بسیار کهن میدانیم که مردمان دامدار ، دارای سازمانهای نظامی نیرومند و رؤسای مقتدر بوده اند و بعضا ً شمار عظیمی برده داشته اند .

جوامع کشاورزی نیز با توجه به داشتن مقدار زمین و چگونگی استفاده از ابزارها و تکنولوژی های نوین از لحاظ زمین و درآمد با هم اختلاف قابل ملاحظه ای داشته اند و تخصصی شدن وظایف و پیدایش قشر صنعتگر و مازاد تولید ، اختلاف طبقاتی را تشدید نموده است اما هنوز شهر شکل نگرفته است .

در اینجا سئوال این است که چه عاملی توانسته است موجب ظهور شهر گردد ؟

هنگامی که گروههای محلی توسعه می یابند و جمعیت افزایش پیدا میکند ، گروههای مذکور در زمین های خالی پیرامونشان به تأسیس دهکده های تازه دست می یازند و به احتمال فراوان برخوردها آغاز میگردد با تبدیل مراتع و مزرعه ها به زمین های کشاورزی بعلت رشد جمعیت برخورد میان کشاورزان و قبائل دامدار غیر قابل اجتناب میشود . یکجانشینان یا کشاورزان برای حفاظت از ساکنان خود در برابر یورش قبایل دامدار و دیگر دشمنان به احداث برج و بارو در پیرامون شهر می پردازند نیروی نظامی شکل می گیرد و سازمان حکومتی متمرکز پدیدار میگردد تمرکز سیاسی و حکومت ، ضمن ایجاد دیوارهای دفاعی ، معابد عظیمی را برای عبادت و تجمع شهروندان احداث می نمایند . در نتیجه افزایش تراکم جمعیت ؛ نه تنها ممکن است اختلاف و برخورد میان قبایل گوناگون را بوجود آورد بلکه هنگامی که فرصت مهاجرت کاهش می یابد میتواند باعث افزایش برخوردهایی در درون گروه ها یا دهکده ها گردد . این برخوردهای داخلی و خارجی موجب افزایش قدرت رؤسا و رهبران نظامی میشود شکی نیست که رهبران مذهبی نیز در چنان شرایطی ، قدرت و موقعیت خود را استحکام بیشتری می بخشند بنابراین تراکم جمعیت با یک ساختار سیاسی متمرکز ، قدرت بالای رهبران مذهبی ، فضای جغرافیایی محصور شده با برج و بارو ، نیروی نظامی ، معابد و مراکز اداری مکانی است که (( شهر)) نامیده میشود .

v    نقش مازاد محصول کشاورزی در پیدایش شهر :

عقیده بر آن است که برای ایجاد مراکز شهری باید آنقدر مازاد محصول کشاورزی وجود داشته باشد که جمعیت غیر کشاورز نیز بتواند از آن تغذیه کند حال باید دید که چرا در برخی مناطق همچون بین النهرین امکان تولید مازاد محصول کشاورزی زودتر از جاهای دیگر فراهم آمد .

یک پاسخ تأکید بر حاصلخیزی بسیار زیاد خاک دره رودخانه ها در بین النهرین ، مصر ، شمال هندوستان و شرق چین دارد . در این مناطق مراکز شهری زودتر از جاهای دیگر بوجود آمد پاره ای از صاحبنظران ، پیدایش مراکز شهری را با سطح پیشرفت تکنیک در کشاورزی مرتبط می دانند و در اثبات نظر خود به ابزارهای فلزی که با کاوش های باستان شناسی به دست آمده و نیز به وجود شواهدی در مورد کاربرد خیش که با جانوران کشیده میشده و کشاورزی آبیاری استفاده می کنند . این تکنولوژی ها در زمان خود در سطح پیشرفته ای بود و به احتمال میتوانست بازده تولید کشاورزی را تا آن حد بالا ببرد که مراکز شهری بوجود آید . شک نیست که زمین حاصلخیز و بکارگیری تکنیک های پیشرفته میتوانست ایجاد مراکز اولیه شهری در دره رودخانه های یاد شده را آسان سازد . اما مناطق بی شمار حاصلخیز دیگری در جهان وجود داشته که در آن زمان ، مراکز شهری اولیه در آنها ظاهر نگردیده و نیز مناطقی که ساکنانش تکنیک های پیشرفته ای را بکار می گرفتند و الزاما ً این امر به افزایش بازدهی نیروی کار آنها منجر نگردید .

ساکنان بخش های شمالی کوههای آلپ در اروپا نسبت به آمریکای مرکزی از تکنیک های کشاورزی با کیفیت برتر سود می جستند و زمین های حاصلخیز و پرآب فراوان داشتند  با وجود این مراکز بزرگ شهری در آمریکای مرکزی بیش از یک هزار قبل از ایجاد چنان مراکزی در شمال آلپ ظاهر گردید .

در اینجا باید به دو نکته اساسی توجه کرد  :

1- ابعاد جمعیت موجود برای تغذیه یک مرکز شهری به مراتب مهم تر از محاسبه مقدار غذایی است که میتوان به نسبت یک واحد نیروی کار به دست آورد در نتیجه جمعیت باید در حدی باشد که پاسخگوی نیاز جامعه شهری باشد .

2- وجود راههای ارتباطی و حمل و نقل یکی از عوامل اساسی پیدایش و شکل گیر شهر است .

 

بنابراین ایجاد مراکز شهری با بخش عمده ای از ساکنان غیر کشاورز ، در درجه نخست با عواملی همچون ابعاد و تراکم جمعیت در آن منطقه ارتباط داشته است و حاصلخیزی زمین و تکنولوژی کشاورزی را باید از عوامل درجه دوم بشمار آورد نخستین شرط برای شهرنشینی اولیه ، جمعیت زیاد و متراکم تا حدی معین بوده است .

 

مطالعات نشان داده است که بین النهرین به رغم رسوبات حاصلخیز رودخانه های دجله و فرات و تکنولوژی پیشرفته از لحاظ سوددهی نیروی کار در کشاورزی ، جلوتر از اروپای بربر نبوده است . بین النهرینی ها مجبور بودند بخش عظیمی از نیروی کار کشاورزان خود را برای حفظ تداوم نظام آبیاری بکار گیرند حال آنکه اروپای بربر نیازی به این کار نداشت زیرا از آب و هوایی مرطوب تر برخوردار و تراکم جمعیت آن کمتر بود بنابراین آنچه اجازه داد تا شهرهای اولیه در دره های رودخانه ای آسیا و مصر بوجود آید ، تراکم زیاد جمعیت بود و نه بازدهی زیاد به نسبت یک واحد نیروی کار  ابعاد وسیع جمعیت اشاره بر این حقیقت دارد که در آن سرزمین ها نیروی کار کافی و تقاضای کافی برای غذا وجود داشته است تا کشاورزی آبیاری و شهرنشینی به مقیاس وسیع ظاهر گردد .

v     اهمیت تکنولوژی نقل و انتقال در ایجاد شهرها :

همانطور که بیان شد برای پیدایش شهر و به وجود آمدن شهرنشینی باید ابعاد و تراکم جمعیت به حداقل معینی برسد تا پاسخگوی تغذیه جمعیت غیرتولید کننده باشد . علاوه بر آن سطح تکنولوژی نقل و انتقال مواد غذایی نیز در این روند نقش اساسی دارد اگر تراکم جمعیت اندک باشد نیازهای غذایی جامعه شهری باید از منابع دور تأمین گردد حال آنکه در منطقه ای با جمعیت متراکم منابع تولید با مراکز شهری فاصله زیادی ندارند و انتقال غذا به شهر با سهولت بیشتری انجام می گیرد .

بخشی از منابع انرژی برای حمل و نقل در جوامع شهری باستان ، همان منابعی بود که در کشاورزی بکار میرفت انسان ها و حیوانات ، غذا و دیگر تولیدات را از محلی به محل دیگر حمل می کردند گذشته از آن آبهـای روان ، قـایق هـا را در مسیـر خود به حرکت در می آورد و نیروی باد قایق های بادبانی و کشتی ها را در جهت حرکت آب یا بر خلاف آن به این سوی و آن سوی می برد ذکر این نکته اهمیت دارد که مؤثرترین منابع انرژی قابل دسترس در جوامع باستان ، یعنی آب و باد تنها می توانست برای حمل و نقل از طریق آب بکار گرفته شود این هر دو منبع انرژی مدت های مدید پیش از استفاده آن در کشاورزی برای نقل و انتقال بکار گرفته میشد نیروی باد در هزاره چهارم پیش از میلاد ، قایق های بادبانی سومری را در رودخـانـه هـا در جهـت عکس جـریان آب به حرکت در می آورد و قایق های بدون بادبان مدتها پیش از آن در مسیر جریان آب روان بود همچنین ارابه های چرخدار در طول هزاره چهارم با حیوانات کشیده میشد علاوه بر این حیوانات بارکش انسان باربر و چرخ های دستی نیز در دسترس بود .

عیلامی ها که از اوایل هزاره سوم تا اواسط هزاره اول قبل از میلاد در بخش وسیعی از مناطق غربی و جنوبی سرزمین امـروزی ایران ( خوزستان ، بخشهایی از لرستان ، کردستان ، فارس و کرمان ) سکونت داشتند تحت تأثیر تمدن های پیشرفته ای همچون سومر و آکد و بعد بابل و آشور ، با گذر از زندگی بیابانگردی و شکار به کشاورزی و یکجا نشینی و دستیابی به فلزاتی چون مس ، برنز و مفرغ ، حجـاری و مجسمـه سازی ، فن بکارگیری آبیاری مصنوعی ، اختراع چرخ کوزه گری ، سفال سازی و رشـد آن در اشکال پیشـرفته ، (( نخستین چرخ ارابه مدوّر)) را ساختند و همچنین برای نگاهداری (( مازاد محصول)) به ساخت انبارهای متعدد پرداختند و با توجه به پیچیده تر شدن نظام ارتباطی جامعه ، به تهیه و تنظیم اسناد بازرگانی ، محاسبه اجناس روی الواح گلی و بکارگیری مهر با نقش های مختلف روی آوردند که همه اینها بیانگر ایجاد شهر در دوره عیلامی هاست .

استفاده از ارابه و حیوانات بمنظور بارکشی و حجم آن ، ارتباط مستقیم با ساختمان راهها و نگاهداری آن داشت که آن هم به نوبه خود نیازمند کار گسترده ای بود . بدین ترتیب استفاده از وسایط نقلیه چرخدار در مناطق پرجمعیت امکانات بهتری را برای نقل و انتقال مازاد محصول غذایی به مراکز شهری بوجود آورد . شهرنشینی بدون ابزار حمل و نقل ممکن نیست اما دسترسی به چنان ابزاری بستگی به تراکم جمعیت دارد .

برای پیدایش شهرنشینی ، سرزمین هایی که دارای رودخانه های قابل کشتیرانی یا دریاچه های بزرگ بود یا به دریا راه داشت شرایط مناسب تری را فراهم می ساخت تا مناطقی با تراکم جمعیت مشابه که تنها حمل و نقل زمینی در آنها امکان پذیر بود . از سوی دیگر مناطق پرجمعیت حتی در حمل و نقل آبی نیز بر مناطق کم جمعیت برتری داشته اند تنها جمعیتی با تراکم بالا میتوانست یک رودخانه را از طریق کانال کشی ، قابل کشتیرانی کند . زیرا کانال کشی نیاز به نیروی کار عظیم و حجم رفت و آمد زیادی داشت گفته میشد که بیش از یک میلیون زن و مرد برای ساختن کانال شاهی در چین در قرن ششم میلادی بسیج شدند این سرمایه گذاری زیربنایی باعث گردید غذا و دیگر اقلام تولیدی به آسانی به مناطق دوردست حمل گردد کانال هایی که در مناطق پرجمعیت برای استفاده در کشاورزی آبیاری حفر گردید ، برای حمل و نقل محلی مواد غذایی و دیگر اقلام تولیدی نیز بکار گرفته شد .

 

خلاصه آنکه تراکم جمعیت عامل مساعدی برای ایجاد شهر بود حتی اگر زمین های منطقه پرجمعیت نسبت به مناطق کم جمعیت از حاصلخیزی کمتری برخوردار بود و کم جمعیتی ، مانعی در به وجود آمدن شهر بود حتی اگر منطقه از زمین های بسیار حاصلخیز برخوردار بود .

 

v    ویژگی های شهرنشینی قدیم :

1- جمعیت بالا و انجام کارهای زیربنایی ، بویژه در حمل و نقل

2- رشد تکنولوژی و بهره گیری از فناوریهای نوین بدلیل کاهش مقدار منابع طبیعی برای هر فرد

3- ایجاد تسهیلات حمل و نقل

4- بکارگیری فنون آبیاری مصنوعی برای افزایش تولیدات کشاورزی

5- تربیت متخصصان و زبدگان یا به کار گیری دانش مهارت و توانایی هایشان در امر مدیریت

6- پیشرفت در زمینه های غیرمادی برای سازماندهی اقتصاد شهری و نگاه داشتن حساب و کتاب ( اختراع خط و رشد علوم ریاضی) {خط در سومر نخست برای محاسبات اقتصادی درون معابد بکار میرفت}

7- مهاجرت به جوامع شهری برای تأمین نیروی کار .

v    پیامد و نتایج تهیه مواد و انرژی برای اقتصاد شهری :

یکی از جنبه های بی نهایت مهم ارتباط میان تراکم زیاد جمعیت و شهرنشینی درمقیاس وسیع ، مسئله تهیه چوب برای ساختمان و حرارت بوده است در بخش اعظمی از تاریخ زندگی انسان چوب تنها وسیله عمده برای سوخت نبود بلکه همچنین در خانه سازی و دیگر کارهای ساختمانی و در ساختن ابزار و ادوات بکار می رفت تا زمان انقلاب صنعتی تقریبا ً تمام قایق ها و کشتی ها ، ارابه ها و دیگر وسایل حمل و نقل و نیز بیشتر پل ها و استحکامات از چوب ساخته شده بود یک جمعیت بدون دسترسی آسان به چوب با مشکلات بزرگ و جدی روبرو میشد مگر آنکه جایگزینی برای آن پیدا می کرد مناطقی که در آن چوب نایاب یا اندک بود به دو شیوه عمل میکردند  :

1- بدلیل نایاب یا کمبود چوب ، شیوه هایی را برای صرفه جویی در استفاده از چوبها و الوارها ابداع کرده و استفاده می نمودند .

2- در کارهای ساختمانی اغلب از گل رس و خشت خام استفاده میکردند .

v    آجر به جای چوب :

آجر نسبت به چوب دوام بیشتری دارد و کاربست آن آسان است پختن گل رس با آتش یک هنر باستانی است که ابتدا در ساخت سفال بکار گرفته شد اما بر خلاف ساختمان های چوبی ، سنگی و گلی میتواند بدون استفاده از هر نوع انرژی سوختی برپا شود تولید آجر نیاز به مقدار فراوانی چوب برای سوخت دارد بنابراین بعلت کمبود چوب و عدم شناخت جانشینی مناسب برای آن جوامع باستان آجر را تنها برای ضروری ترین نیازهای خود بیشتر در بناهایی همچون استحکامات نظامی ، پل ها ، آبراه ها و قنات ها ، معابد ، کاخ و مقبره های فرمانروایان مورد استفاده قرار میدادند با این حال نیاز به سوخت برای صنایع ساختمانی به قطع درختان جنگلی و از میان رفتن جنگل ها انجامید .

v    فلز به جای چوب  :

از لحاظ فنی ، فلزات بویژه آهن تقریبا ً در همه زمینه ها صرفنظر از مسئله سوخت جانشینی عالی برای چوب به شمار میرفت اما تولید فلز و ابزار فلزی همچون پخت آجر به آسانی صورت نمی گرفت فلز نمی توانست جانشین چوب شود مگر آنکه مقدار زیادی چوب برای تولید در دسترس می بود در زمان انقلاب صنعتی برای تولید هر تن آهن تقریبا ً چهل هکتار چوب مورد نیاز بود و احتمالا ً در دوران باستان بعلت عدم اگاهی از شیوه های صحیح استفاده از سوخت ، مقدار چوب بیشتری مصرف میشده است از این رو تولید فلزات و بویژه آهن تنها به مناطقی با منابع سوخت و سرزمین های جنگلی محدود میگردید .

v    ضرورت تکنولوژی حمل و نقل بدلیل محدودیت مواد اولیه :

با توجه به استفاده از آجر برای بناهای مستحکم و ساخت ابزارهای فلزی مانند ابزارهای جنگی ، خیش آهنی و محدودیت منابع و مواد اولیه ( چوب) ، انتقال مواد اولیه یا ابزارها و ادوات از یک منطقه به منطقه دیگر ، جزء ضروریات زندگی جوامع دارای جمعیت بالا و نیازمند مازاد تولید و استفاده از تکنولوژی که ((شهر)) نامیده میشد ، گردید . بسیاری از مراکز شهری باستان مجبور بودند الوار ، سنگ و فلز لازم و مورد نیاز خود را از سرزمین های دوردست فراهم آورند بین النهرین و مصر ، الوار مصرفی خود را از سرزمین لبنان تهیه میکردند نیاز به تهیه اقلام سنگین از مناطق دوردست ، سرمایه گذاری در ایجاد تسهیلات حمل و نقل و بهبود در وضع وسایل حمل و نقل را ایجاب میکرد .

v    دو عامل عمده در حمل و نقل اقتصاد شهری :

1- ابزارهای کارآمد حمل و نقل : برای مراکز شهری اولیه در سومر ، بیشتر مسئله ایجاد وسایل کارآمدتر حمل و نقل مطرح بود تا تأثیر نیروی حمل و نقل انسانی ، حیوانات بارکش یا قایق هایی که با نیروی عضلات انسان بحرکت در می آمد تلاش در این زمینه پیش از هزاره سوم قبل از میلاد به نتیجه رسید و ساکنان سومر و عیلام که تحت تأثیر تمدن سومر بودند توانستند ارابه های چرخدار بسازند که با نیروی جانوران بارکش کشیده میشد و قایق هایی که به کمک نیروی باد در آبها بحرکت در می آمد .

2- امنیت راهها : رسیدن مواد مورد نیاز به مراکز شهری مستلزم امنیت راهها بود و برای این منظور یعنی حفاظت از راهها نیروی نظامی بوجود آمد جاده ها و پل ها برای استفاده سپاهیان ساخته شد تا آنها بتوانند بر منطقه منابع اولیه نظارت کامل داشته باشند ارابه چرخدار در بین النهرین حدود یک هزار سال پیش از آنکه افراد معمولی آن را برای مقاصد نظامی در زمان امپراطوری های باستان ساخته شده بیش از هزاران کیلومتر طول داشته است و در چین و پرو نه تنها مراکز شهری بلکه مرزهای کشور نیز با دیوارهای عظیم حفاظت میشد نیاز ارتش ، انگیزه اصلی و عمده برای استخراج مواد فلزی و تولید در مقیاس وسیع گردد کارگاههای بزرگ تأسیس شد و در آنها اساتید هنرمند و صنعتگران ماهر به تولید سلاح و دیگر ساز و برگ مورد نیاز سپاهیان پرداختند .

 

v    موانع ایجاد و رشد شهرنشینی :

همان طور که بیان شد رشد ، افزایش و تراکم جمعیت اصلی ترین عامل ایجاد و رشد شهرنشینی است بنابراین در اینجا باید به عواملی اشاره نمائیم که موجب عدم رشد جمعیت و یا کاهش جمعیت میگردد و بدین ترتیب موانعی در ایجاد و رشد شهرنشینی میباشند:

1- مهاجرت ، عاملی در کاهش جمعیت : رشد جمعیت در جوامع غیر صنعتی (کشاورزی و دامداری) فرصت بسیار خوبی بدست میدهد تا رفتار دامداران و مردمی که معاش آنها از طریق نظام های کشاورزی تأمین میگردد بهنگام افزایش جمعیت به مناطق کم جمعیت تر مهاجرت کنند در دوران باستان برای اجتناب از کار فشرده ، مهاجرت بهترین راه حل بود و تا زمانی که امکان مهاجرت از این نوع وجود داشت مهاجران و آنهایی که در محل باقی می ماندند ، میتوانستند از کشاورزی فشرده اجتناب ورزند بنابراین در روند مهاجرت نه منطقه مبداء حداقل لازم جمعیت را برای شهرنشینی پیدا میکرد و نه منطقه ای مقصد مهاجران بود . با این حال در پاره ای مناطق ساکنان ترجیح دادند که به جای مهاجرت در محل خود باقی بمانند و به کشاورزی فشرده بپردازند .

چنین بنظر میرسد که مهاجرت ها در این مرحله یعنی در مرحله پیش از شهرنشینی تفاوتهای منطقه ای را از نظر تراکم جمعیت و سطوح تکنولوژی کاهش داد و دگرگونی های تکنولوژیک را در مناطقی که پیشرفته تر از دیگر جاها بود به تأخیر انداخت به همین دلیل مراکز شهری و شهرنشینی در اروپا بخشهایی از آفریقا و آمریکا با تأخیر طولانی نسبت به بین النهرین ایجاد گردید .

2- امید به زندگی پائین : میانگین سن در طول تاریخ ، نقش عمده ای را در سرعت یا کندی رشد جمعیت بازی کرده است با در نظر گرفتن میانگین بیست سال عمر ، باید دانست که برای افزایش لازم در ابعاد جمعیت چه سطحی از باروری مورد نیاز است . مطالعاتی که در جوامع ابتدایی و غیر صنعتی امروزی بعمل آمده نشان میدهد که شش بار باروری در طول بیست سال عمر میتواند رشد جمعیت را با آهنگ کندی ( در حدود 5/2 در هزار) بالا ببرد . این بررسیها نشان میدهد که در بعضی جوامع با قدرت باروری استثنایی ، میزان باروری یک زن تا هشت بار بالا رفته است البته میان میانگین سن و رقم باروری نسبتی مستقیم وجود دارد یعنی برای حفظ رشد ثابت جمعیت هر قدر که به میانگین سن افزوده شود  به همان نسبت هم باید از رقم باروری کاسته شود .

3- مرگ و میر بالا : مرگ و میر بالا میتواند ناشی از بلایای طبیعی و اجتماعی مانند زلزله ، سیل ، سرما یا گرمای زیاد ، بیماریها و جنگ باشد .

از آنجا که اقتصاد شهری در ارتباط مستقیم با نیروی کار اسراء و باج و خراجی بود که از رهگذر جنگ و پیروزی بدست می آمد بنظر میرسد که جوامع شهری میبایست پیوسته در حال جنگ بوده باشند بعنوان متجاوز هنگامی که نیرومند بودند یا بعنوان مدافع زمانی که در موقعیت ضعیفی قرار داشتند جنگهای میان مراکز شهری گوناگون و نیز حملات طوایف و جمعیت های ایلی به مراکز شهری ، اغلب به ویرانی شهرها می انجامید .

v    ارتباط اقتصاد شهری ، جنگ و کاهش جمعیت : همانطور که بیان شد اقتصاد شهری نیاز به نیروی کار اسراء و باج و خراج داشت  که از رهگذر جنگ بدست می آمد و جنگ از دو جهت موجب کاهش جمعیت میشد :

الف ) در جنگ ها ، ساکنان شهرها قتل عام میشدند و هرج و مرج اقتصادی متعاقب آن مرگ و میر بیشتری را بدنبال می آورد .

ب  ) شهرهای شکست خورده و سپاهیان فاتح ، زمینه هایی را برای رشد بیماریها فراهم می آوردند جنگ بیمارهای مسری و اغلب مرگ را در پی داشت و بهم ریختگی اوضاع اجتماعی گاهی به حدی میرسید که یکطرف جنگ بکلی محو و نابود میگردید هنگامی که جنگ از کار در مزارع جلوگیری و نظام آبیاری را متلاشی میکرد ، قحطی آغاز میگردید .

v    علت بیماری در زمان صلح در شهرها :

در زمان صلح نیز میزان مرگ و میر شهری در بعضی موارد بالا بود شهرهای باستان ، زمینه مناسبی برای رشد بیماریهای مسری و دیگر بیماریها بودند بویژه هنگامی که جمعیت در پشت دیوارهای بلند شهر در شرایط غیر بهداشتی در هم فشرده شده بودند دیوارها شاید از آنجا که حمله به شهرها و فتح آنها را مشکل میساخت منجر به نجات جان شهروندان میگردید اما امکان داشت با درهم فشردن مردم شهرها بهنگام شیوع بیماریهای واگیردار ( چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ ) باعث گرفتن جان شمار بیشتری از شهروندان شود .

گرچه مهاجرت در دوران باستان بعنوان مانعی در شکل گیری شهر بوده است و لیکن از آنجا که شتاب رشد جمعیت بسیار کند بود ، مراکز شهری برای جلوگیری از کاهش جمعیت ، چشم به ورود مهاجرین داشتند .

        لازم به ذکر است در حال حاضر مهاجرت عاملی در رشد بی رویه شهرها و شکل گیری کلان شهرهاست .

4- سقط جنین : علاوه بر درصد بالای مرگ و میر کودکان و افراد بالغ ، کشتن کودکان و سقط جنین در کاهش جمعیت شهرها نقش مهمی داشت مطالعه ادبیات عصر کلاسیک آشکار ساخته است که شماری از شیوه های گوناگون سقط جنین در جوامع باستانی معمول بوده است برخی از موارد سقط جنین نه تنها کشتن اطفال را بدنبال داشت بلکه موجب مرگ مادران نیز می گردید چنین بنظر میرسد که کشتن اطفال بیشتر در مورد دختران صورت میگرفت البته پسران بعنوان عزیزترین افراد خانواده در پیشگاه خدایان قربانی میشدند .

یک نویسنده یونانی به والدین توصیه می کند : (( پسران خود را بزرگ کنید حتی اگر فقیر باشید اما دختران را رها سازید حتی اگر ثروتمند باشید )) .

v    ویژگی های شهر نشینی در دوران باستان :

همان طور که بیان شد بین رشد جمعیت ، سطح تکنولوژی و شکل گیری و رشد شهرنشینی ارتباط وجود داشته است این ارتباط را از دو زاویه میتوان مورد بررسی قرار داد :

1- نخستین ارتباط میان ابعاد جمعیت و کیفیت و کمیت کارهای زیربنایی است :

یک جمعیت بزرگ توان سرمایه گذاریهایی را با مقیاس وسیع در زمینه کانال کشی ، راهسازی ، تسهیلات آبیاری و مانند آن داشت چنین امکانی برای یک حمعیت کوچک نمیتوانست موجود باشد بنابراین افزایش تراکم جمعیت از طریق رشد طبیعی با مهاجرت ، یک پیش شرط برای استفاده از تکنولوژی های پیشرفته تر بوده است .

2- ارتباط و دوام میان ابعاد جمعیت و منابع طبیعی است :

هنگامی که تراکم جمعیت در چهارچوب یک منطقه ای افزایش یافت مقدار منایع طبیعی برای هر نفر کاهش می یابد از این رو تکنولوژیهایی چون نظام های تولید خوراک گسترده با گذشتن تراکم جمعیت از حد معینی دیگر نمیتوانست سودمند باشد بنابراین برای صرفه جویی در استفاده از منابع طبیعی یا امکان استفاده از جانشین برای این منابع تکنولوژی ، ناگزیر دچار دگرگونی میشود .

در بعضی مناطق مانند بین النهرین مطالعات نشان میدهد که کاهش نسبت زمین به جمعیت نه تنها کشاورزی فشرده بلکه همچنین دگرگونی انرژی بکار گرفته شده در کشاورزی را بدنبال داشته است در جاهای دیگر آتش زدن زمین را برای فشرده کردن کشاورزی رها ساختند بدون آنکه گونه های دیگری از انرژی غیر انسانی را بکار گیرند .

v    تأثیر پیشرفت های غیر مادی بر رشد شهرنشینی :

پیشرفت تکنولوژی بهر برداری از زمین های زراعی و تکنولوژی حمل و نقل عواملی عمده در تأمین نیازهای متراکم شهری و رشد شهر داشته اند اما پیشرفت در زمینه های غیر مادی از آن هم مهمتر بود چایلد تأکید میکند که عوامل غیر مادی زیر در رشد شهرنشینی سهم بسزایی داشتند  :

1- سازماندهی اقتصاد شهری و مدیریت بر شهر  :

افزایش تراکم جمعیت علاوه بر برخورد میان قبایل گوناگون ، باعث افزایش برخوردهایی در درون گروهها یا دهکده ها گردید این برخوردهای داخلی و خارجی موجب افزایش قدرت رؤسا و رهبران نظامی مذهبی گردید حاکمان شهرها که قدرت خود را ناشی از قدرت خداوند میدانستند موجب میشدند تا رهبران مذهبی در چنان شرایطی ، قدرت و موقعیت خود را استحکام بیشتری بخشند .

2- اختراع خط و پیشرفت علوم ریاضی :

نگاه داشتن حساب و کتاب منجر به یکی از مهمترین اختراعات در تاریخ بشر گردید که عبارت بود از زبان مکتوب و اعداد و ارقام و خط در سومر نخست برای محاسبات اقتصادی درون معابد کار رفت . خواندن و نوشتن یک مهارت شهری است و در پاسخ به تقاضاهایی که تنها در جوامع شهری وجود داشت رشد کرد .

            باید توجه داشت که بسیاری از دستاوردهای تکنولوژیک و علمی نه بصورت ابداعات جداگانه در مناطق مختلف بلکه از رهگذر ارتباط میان جوامع شهری از منطقه ای به منطقه دیگر راه یافت و گسترش پیدا کرد .

v    عوامل توزیع جمعیت و شهرنشینی :

سکونت انسان ها با توجه به عوامل اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و طبیعی در سرزمین های مختلف در طول تاریخ در حال تغییر و دگرگونی بوده است این تغییرات گاهی مهاجرتهای وسیع را رقم زده ، گاهی تراکم جمعیت در یک منطقه خاص را ایجاد نمود و برخی مواقع موجب بکارگیری تکنولوژی نوین شد و در بعضی موارد کشاورزی فشرده را ضروری ساخته و گاهی نیز موجب فعالیتهای زیربنایی چون راهسازی ، کانال کشی ، احداث قنات و .... شده است .

            در این قسمت با نگاه اجمالی میخواهیم علل ایجاد و رشد شهرنشینی را در مناطق مختلف ایران ( نواحی غربی و مناطق کوهستانی زاگرس و پیرامون آن ، نواحی شرقی و سرزمین سیستان و فلات مرکزی ایران ) مورد بررسی قراردهیم .

v    توزیع جمعیت میتواند بر اساس یک یا چند عامل زیر باشد   :

  • ·        توزیع جمعیت بر اساس عوامل طبیعی :

ابتدا که انسان مغلوب طبیعت بود محل سکونتش را در مناطقی انتخاب میکرد که طبیعت سر  ناسازگاری با انسان نداشته است یعنی بشر در جلگه ها و کنار رودها ، دریاها و مناطق حاصلخیز سکنی گزیده است . عوامل حاصلخیزی زمین عبارتند از :

1- آب : معمولا ً اولین شهرها و تمدن های بزرگ در کنار رودخانه ها بوجود آمدند

- بین النهرین : تمدن سومر و بابل                   - نیل : تمدن مصر                    - سند و گنگ : تمدن هند

2- وجود زمین های حاصلخیز : این مناطق با توجه به مساعد بودن زمین برای کشاورزی و یا چرای دام ، محل تمرکز انسانها گردید .

3- درجه حرارت مناسب : معمولا ً در بین سه منطقه قطبی ، معتدله و استوایی ، تراکم جمعیت در منطقه معتدله بیشتر است .

v    همان طور که در بخشهای بعدی خواهیم دید ، شهرنشینی در نواحی غربی و مناطق کوهستانی زاگرس و پیرامون آن ناشی از عوامل طبیعی است .

v    نقش عوامل اقتصادی در تمرکز یا پراکندگی جمعیت :

1- صنعت : ایجاد صنایع و کارخانجات و مراکز تولیدی از عوامل مهم تراکم جمعیت میباشد در نتیجه شهرهای صنعتی معمولا ً مهاجرپذیر هستند مثل اراک ، سمنان ، تبریز و ...

2- معادن و ذخایر طبیعی : وجود معادن و ذخایر زیرزمینی میتواند علیرغم نامناسب بودن شرایط طبیعی و اقلیمی ، موجب انبوهی جمعیت در یک منطقه شود مثل اهواز .

لازم بذکر است معادن و ذخایر طبیعی از جنبه ای در بخش عوامل طبیعی قرار می گیرد .

3- راههای ارتباطی : این امکان از دو جهت موجب تراکم و انبوهی جمعیت در مناطق میشود .

الف ) سهولت در مهاجرت افراد به شهرها و رونق اقتصادی روستاها و شهرها .

ب  ) افزایش جمعیت در مسیر ارتباطی .

v    در صفحات بعد خواهیم دید که شهرهای نواحی شرقی و سیستان در دوران باستان ناشی از معادن و ذخایر طبیعی و صنعت آن مناطق و شهرهای فلات مرکزی ایران با توجه به راههای ارتباطی و مواصلاتی شکل گرفتند .

v    نقش عوامل اجتماعی در تراکم جمعیت :

1- عوامل مذهبی : وجود اماکن مقدس و زیارتگاهها در یک منطقه موجب تراکم جمعیت در آنجا خواهد شد مثل مشهد ، قم ، شهرری ، شوش و ...

2- عوامل آموزشی و فرهنگی : تأسیس مدارس ، دانشگاهها و سایر مراکز آموزشی و فرهنگی از دیگر عوامل تراکم جمعیت در یک منطقه است مثل احداث دانشگاه آزاد در رودهن و مراکز علمی و آموزشی در شهر تهران .

  • ·        نقش عوامل سیاسی و اداری در تراکم و یا پراکندگی جمعیت :

معمولا ً تمرکز سیاسی یعنی جایگزینی اقتدار یک قدرت مرکزی بجای قدرتهای محلی و تمرکز خدمات اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی در شهرهای بزرگ بویژه پایتخت و مراکز استانها موجب انبوهی جمعیت در این مناطق شده است .

v    آغاز شهر نشینی در ایران  :

در این بحث تاریخ شهرنشینی در ایران را در دو دوره مورد بررسی قرار خواهیم داد  :

1- دوره قبل از اسلام                                                            2- دوره بعد از ورود اسلام به ایران

ولی قبل از پرداختن به تاریخ شهرنشینی در ایران ، به زمینه های مساعد برای ایجاد شهر و شهرنشینی در ایران بر پایه مدارک باستان شناسی خواهیم پرداخت  .

v    مدارک باستان شناسی در زمینه آغاز شهرنشینی در ایران :

با توجه به مدارک باستان شناسی و ویژگی های جغرافیایی مناطق مختلف ایران :

آغاز شهرنشینی در ایران را در شش منطقه متفاوت میتوان مورد بررسی قرار داد :

1- غرب ایران (زاگرس )                                                      2- جنوب غرب ایران (خوزستان)

3- جنوب ایران (اَنشان)                                                      4- جنوب شرق ایران (آراتا)

5- شرق ایران (سیستان)                                                      6- فلات مرکزی ایران (دشت قزوین و ....)

v    آغاز شهرنشینی در غرب ایران (مناطق کوهستانی زاگرس) :

در منطقه زاگرس در نقاطی که شرایط محیطی اجازه میداد در دوران طولانی میان سالهای 9000 تا 7000 قبل از میلاد انسان به کمک چوب شخم به کشاورزی آیش درازمدت ، که شاید نخستین کوشش آگاهانه در استفاده از زمین بود می پرداخت و در اواخر این دوره در مناطقی که جمعیت به تراکمی بیش از حد رسیده بود با استفاده از کج بیل به کشاورزی کوتاه مدت روی آورد نمونه این مناطق دو محوطه باستانی آسیا در دشت کرمانشاه و گنج دره نزدیک هرسین میباشد .

زاگرس مرتفع اقامتگاهی طبیعی برای گروه های اجتماعی اولیه بوده است این مناطق نمیتوانست برای رشد دانه های وحشی غلات ، مکان مناسبی باشد افزایش بیش از حد جمعیت در مناطق مرتفع زاگرس موجب گردید تا گروههایی از مردم منطقه اقدام به مهاجرت به دره های پست مناسب زاگرس نمایند و در آن دره ها تجارت خود را در زمینه کشاورزی بکار گرفتند این مرحله را باید آغاز کشاورزی دائمی دانست .

زندگی در دره ها با امتیازاتی که به لحاظ کشاورزی دارا بود پس از مدت زمان کوتاه رشد قابل ملاحظه جمعیت را بدنبال داشت این رشد جمعیت را آشکارا میتوان در افزایش شمار محوطه های مسکونی در طول نیمه دوم هزاره ششم در منطقه مشاهده کرد .

v    آغاز شهرنشینی در جنوبغرب ایران (خوزستان) :

در طول دو هزار سال بعدی ( 5500 تا 3500 قبل از میلاد ) خاورمیانه یک رشته پیشرفت های بنیادی فرهنگی و اقتصادی را پشت سر گذاشت و پایه های فرهنگ شهرنشینی در جنوب بین النهرین و جنوب غرب ایران در طی قرن های اواخر هزاره چهارم و اوایل هزاره سوم پیش از میلاد استوار گردید .

در اواخر هزاره ششم پیش از میلاد در مدت زمانی در حدود دو قرن ، جمعیت منطقه به طرز چشمگیری افزایش یافت این موضوع در دهلران و خوزستان به بهترین وجه به اثبات رسیده است .

با آنکه مطالعات باستان شناسی در جنوب خوزستان بسیار اندک ، نامنظم و پراکنده است اما نشان میدهد که تا پیش از آغاز مسیحیت ، مناطق استقرار گسترده ای در این سرزمین وجود نداشته است توجه جوامع به جنوب خوزستان ، نخستین بار در زمان ساسانیان جلب شد و در دوران اسلامی ، مناطق استقرار و مراکز کشاورزی وسیع در آن پدید آمد .

v    علت پراکندگی جمعیت در جنوب خوزستان و تراکم جمعیت در منطقه شمال جلگه شوش :

در جنوب خوزستان تا پنجاه کیلومتری شمال اهواز تا زمان حمله اسکندر به ایران ، سکونت بصورت پراکنده بود دلایل عمده عدم توجه جوامع انسانی به استقرار در این منطقه عبارت است از درجه شوری خاک ، عدم نفوذ کامل آب و شن و ماسه زیاد .

وضعیت جغرافیایی شمال جلگه شوش با جنوب آن تفاوت زیادی دارد در شمال جلگه شوش بر اثر شنی بودن خاک ، نفوذ آب براحتی انجام می گیرد و مشکل شوری زمین را تا حدود زیادی از میان میبرد و آبهای زیرزمینی مورد نیاز برای کشت آبی را به جریان می اندازد این ویژگی ها به احتمال قریب به یقین در مراحل اولیه رشد کشاورزی به شیوه آبیاری نیز وجود داشته است .

در اواخر دوران فرهنگهای پیش از تاریخ در دهلران و جلگه شوش به یقین ، کشاورزی به میزان وسیعی انجام میگرفت و محصولات عمده آن عبارت بود از گندم و عدس . همچنین همراه با کشاورزی ، گوسفند و بز در سطح وسیعی نگهداری میشده است .

بر اساس اطلاعات باستان شناسی در نیمه اول هزاره چهارم پیش از میلاد و شاید هم اندکی پیش تر از آن معدودی از آبادی ها بتدریج رشد کرد و بصورت مراکزی در میان تعدادی دهکده کوچک ظاهر شد که میتوان آنها را شهرک نامید ولی با توجه به پاره ای مدارک میتوان دریافت که از سال 3000 قبل از میلاد شوش بصورت یکی از شهرهای پرجمعیت و مهم منطقه درآمده است از جمله ی این مدارک ، لشگرکشی پوزور – این – شوشیناک ، پادشاه عیلام به سرزمین های دوردستی چون اوپیس (Opis : احتمالا ً محلی در نزدیکی بغداد امروزی ) است که از جمعیت سیاسی – نظامی شهر شوش حکایت میکند .

در متون هزاره  دوم پیش از میلاد شوش نام شمار قابل توجهی از نباتات و حیوانات اهلی ذکر شده است شهرهایی با وسعت تقریبی ده هکتار در دوران پیش از تاریخ در خوزستان وجود داشته که یکی از آنها چغازنبیل یا شهر باستانی (( دور- اونتاش)) بود و مانند شوش ، وسعتی برابر یک کیلومتر مربع داشت .

 

 

v    آغاز شهرنشینی در جنوب ایران (سرزمین انشان {انزان} ) :

فارس ناحیه ای است به وسعت 298/133 کیلومتر مربع که ارتفاعات آن ادامه رشته کوههای زاگرس است در شمال و شمالغرب فارس بعلت نزدیکی کوهها به یکدیگر و دره های باریک و طولانی ، امکان فعالیتهای گسترده کشاورزی برای ساکنان منطقه موجود نیست جنوب منطقه فارس بعلت فاصله بیشتر کوهها از یکدیگر دارای جلگه های وسیع تر و حاصلخیزتر میباشد که این حاصلخیزی موجب تراکم جمعیت در این منطقه شده است .

در سال 1980 هیأت حفاران تل ملیان ، نتایج مطالعات خود را ارائه نمودند که زمینه ای برای مطالعه عوامل مربوط به پیدایش و رشد شهرنشینی در این بخش از سرزمین ایران را فراهم آورده است .

حفریات ملیان نشان داده است که این محوطه باستانی در دره رود کُر ، در واقع همان شهر باستانی (( اَنشان )) یا ((انزان)) یکی از ایالات مهم عیلام در دوره های اولیه تاریخی بوده است .

v    علل رشد جمعیت و پیدایش شهر در ملیان :

تپه ملیان در حدود 46 کیلومتری شمال شیراز و 46 کیلومتری غرب تخت جمشید قرار دارد ارتفاع تل ملیان به حدود شش متر میرسد اما بعلت وسعت زیاد این ارتفاع نمود چندانی ندارد .

در دوره بانش قدیم یعنی حدود 3000 سال قبل از میلاد این منطقه با تمرکز جمعیت همراه نبوده است در مرحله بانش میانی یعنی 3000 تا 2500 سال قبل از میلاد مدارک چشمگیری در دست نیست اما در طول این دوره با پیدایش ملیان بصورت یک شهر عمده با یک دگرگونی جدی دریافت استقرار منطقه ای مواجه میشویم اکنون ملیان به یک شهر عمده مبدل شده و از لحاظ وسعت دست کم ده برابر بزرگتر از بزرگترین محوطه ها در دوره بانش قدیم است .

v    نکات مورد توجه در خصوص پیدایش شهر ملیان :

الف – رشد ملیان نتیجه مهاجرت ساکنان دهکده های منطقه به ملیان نبوده است زیرا شواهدی دال بر رها سازی روستاها بخاطر زندگی در این شهر جدیدالتأسیس در دست نیست .

ب – مدارکی دال بر بالا رفتن سریع و ناگهانی درصد زاد و ولد یا افزایش طول عمر در مرحله بانش میانی جدید در محدوده ملیان وجود ندارد .

پ – با توجه به دو مورد فوق میتوان چنین فرض کرد که رشد ناگهانی جمعیت ملیان (( نتیجه مهاجرت اقوام بیگانه به درون حوزه رود کُر )) بوده است .

v    جمع بندی :

تراکم جمعیت در منطقه با رشد چشمگیر خود به بیش از دو برابر رسید این رشد از طریق افزایش شمار دهکده ها در منطقه و گسترش نسبی محوطه های مسکونی به روشنی مشهود است دهکده ملیان همزمان با دگرگونیهای جمعیتی در مدت زمان کوتاه آنچنان گسترش می یابد که بصورت یکی از بزرگترین مراکز شهری در سراسر خاورمیانه در می آید . پا به پای رشد جمعیت در منطقه و گسترش ملیان فعالیت های تولیدی وسعت می یابد .

شواهد نشان میدهد که این فعالیت ها ، هماهنگ با دیگر دگرگونی ها از صورت پراکنده خارج میشود و در یک محل تمرکز می یابد تمرکز صنایع موجب انباشته شدن محصولات و پیشرفت نظام حمل و نقل ، انبارداری ، بایگانی مدارک و مانند آن میگردد .

از سوی دیگر رشد نظام اداری ، امکان انجام مبادلات تجاری درون منطقه ای و برون منطقه ای را به وجود می آورد .

 

v    آغاز شهرنشینی در جنوبشرق ایران (سرزمین آراتا ) :

تا دهه 1960 مطالعات باستان شناسی در خاورمیانه عمدتا ً در بین النهرین و حاشیه غربی فلات ایران متمرکز شده بود و مناطق شرقی این فلات وسیع توجه کسی را بخود جلب نمیکرد در طول دهه های 1920 و 1930 حفریات عمده نال ، امری و کشف شهرهای هاراپا و مهنجودارو در دره سند و بلوچستان پاکستان پرسش هایی را پیش آورد :

1- آیا میان این مراکز فرهنگی و بین النهرین روابطی وجود داشته است ؟

2- ثروت شهرها و بویژه کاخها و معابد بین النهرین از کجا تأمین میشد ؟

3- آیا منبع این ثروت ، دره سند و سرزمین های شرقی ایران نبوده است ؟

            جنگ جهانی دوم وقفه ای نسبتا ً طولانی در ادامه تحقیقات باستان شناسی در این منطقه بوجود آورد اما پس از پایان جنگ مطالعات از سر گرفته شد و بویژه دو منطقه موندیگاک در افغانستان و دره (( کواتا)) در غرب پاکستان از اهمیت زیادی برخوردار گردید مطالعات موندیگاک در بخش سراوان بلوچستان افغانستان اطلاعات سودمندی در زمینه رشد فرهنگ های مقدم بر مراکز شهری ارائه کرد .

در سالهای 7-1976 پنج هیأت باستان شناسی بی آنکه از قصد یکدیگر آگاهی قبلی داشته باشند در شرق ایران دست به یک رشته فعالیت های باستان شناسی زدند ((بمپور)) در بلوچستان ، (( تل ابلیس)) ، تپه یحیی و شهداد در استان کرمان و شهر سوخته در سیستان .

نتایج حاصله از این حفریات که کاملا ً خیره کننده و غیرمنتظره بود نشان داد که در قرون اولیه هزاره سوم پیش از میلاد جوامع روستایی به موازات بین النهرین در سراسر ایران با آهنگ  رشد برابری در راه رسیدن به مرحله شهرنشینی گام بر میداشتند .

v    صنعت ، تجارت و شهرنشینی در جنوبشرق ایران :

کشف بیشترین تعداد ظروف سنگی ، پلاک سنگی و اشیای دیگر از جنس سنگ صابون که اغلب این اشیاء ساختی هنرمندانه دارند در تپه یحیی و شهداد ما را به دو موضوع رهنمون میسازد  :

1- تنوع و تکثر این اشیاء نشان میدهد که تولید تمامی این اشیای سنگی تنها در یک کارگاه انجام نمی گرفت این موضوع در نقاط مختلف تپه یحیی به اثبات رسید .

2- این اشیاء برای تأمین نیازهای دیگر مناطق ساخته میشد یعنی ساکنان این مناطق به تجارت در سطحی وسیع می پرداختند این تجارت به چهار شیوه زیر انجام میشد  :

الف – تجارت غیر مستقیم : در مکانیزم تجارت غیر مستقیم ، کالا مقصد مشخصی نداشت و مسیر آن را تقاضای خریداران در محلهای گوناگون تعیین میکرد . در این نوع تجارت ؛ اشیای محلی به دیگر مناطق ارسال و مواد خارجی مانند ابسیدین ، مس ، فیروزه ، عقیق سلیمانی ، عقیق یمانی و صدف دریایی وارد محل میگردید .

ب – تجارت توزیع محلی : یعنی حرکتهای اختصاصی شی بطرف یک مرکز و خروج از آن مرکز .

پ – تجارت سازمان یافته درون منطقه ای : افزایش چشمگیر در واردات فیروزه و مس و کاهش چشمگیر در استفاده از تولیدات محلی سنگ صابون و استخوان ، نشان دهنده رونق تجارت و تغییر از تجارت غیر مستقیم به تجارت سازمان یافته درون منطقه ای است در چهارچوب این نظام تجاری ساکنان تپه یحیی با مراکز بزرگ منطقه که هر کدام بر کالا یا کالاهایی نظارت داشتند روابط تجاری دائمی و مستقیم برقرار میکردند .

ت – تجارت سازمان یافته برون منطقه ای : از شواهد چنین بر می آید که از این رهگذر ، جامعه یحیی به ارتباط مستقیم تری با بین النهرین و مراکز خلیج فارس دست یافته است در این روند بر خلاف گذشته کالا زیاد دست به دست نمی گشت بلکه یک و حداکثر دو بار با گذشتن از طریق واسطه ها از مرکز تولید بدست مصرف کننده میرسید .

محوطه باستانی شهداد در حاشیه غربی دشت لوت که فاصله آن تا شهرک امروزی شهداد در حدود چهار کیلومتر است نیز از مناطق مهم جنوب شرق ایران است که با تولید اشیایی از سنگهای نیمه قیمتی چون عقیق ، لاجورد و فیروزه در مبادلات تجاری درون منطقه ای و برون منطقه ای فعال بوده است .

گسترش و پیچیدگی مبادلات تجاری در شهداد که آگاهی ما تنها بخش کوچکی از آن را بر می گیرد نشان میدهد که در طول هزاره سوم پیش از میلاد این منطقه وسیع فرهنگی از لحاظ صنعتی ، اقتصادی و پیچیدگی های نظام های اداری به گسترش همه جانبه ای دست یافته و به یک مرکز بزرگ شهری بدل شده است در این مرکز صنعتی ، فلزگری ( در زمینه های مس ، مفرغ ؛ نقره و سرب) سفالگری ، صنعت سنگ صابون و سنگ مرمر رونق فراوان داشت و در کارگاه های آن اشیای گوناگون از سنگهای نیمه قیمتی چون عقیق ، سنگ لاجورد و فیروزه تولید میشد در مورد صنایع نساجی و حصیربافی در شهداد مدارک کافی در دست است .

بدیهی است یک چنان سازمان پیچیده و گسترده تجاری با مناطق دور و نزدیک بی شک نیاز به یک نظام اداری کارآمد و سازمان یافته و یک نظام مدیریت هماهنگ کننده یعنی تشکیلات حکومتی داشته است ، تشکیلاتی که بتواند کارگاههای تولیدی شهداد را بر اساس عرضه و تقاضای منطقه به کار اندازد ، صادرات را در ارتباط با نیازهای جامعه سازمان دهد و به امر ثبت و ضبط واردات ، بایگانی مدارک و توزیع اقدام کند . وجود خط عیلامی بر ظروف شهداد گواه آشکاری است بر کاربرد همه جانبه خط در شهداد .

v    آغاز شهرنشینی در شرق ایران (سیستان) :

کمبود آب و خاک قابل کشاورزی در شرق ایران ، محدودیت شدیدی را در شمار محوطه های مسکونی و نحوه توزیع آنها ایجاد کرده است و اوضاع اقلیمی نامطلوب آن موجب صرف مقدار زیادی نیرو برای آبرسانی و بهره برداری از منابع گردیده است در طول تاریخ این سرزمین بارها اتفاق افتاده است که به رغم کوششهای مداوم و بکار گرفتن نیروی انسانی وسیع و ابداعات تکنیکی ، ناگهان وقفه ای در تأمین آب منطقه ایجاد شده و به همین خاطر ، زندگی شهری هیچگاه دائمی نبوده است .

مدارک و شواهد بدست آمده از حفریات باستان شناسی در شرق ایران نشان میدهد که از اواخر هزاره چهارم تا اواسط هزاره دوم پیش از میلاد ، میان محوطه های مسکونی شرق ایران ( در سرزمینی به وسعت تقریبی 5/1 میلیون کیلومترمربع) رابطه فرهنگی تنگاتنگی برقرار بوده است محوطه های مذکور بی هیچ اتکایی بر مواد اولیه یا فرآورده های کشاورزی بیگانه یا با کمترین وابستگی بدان ، تمامی نیازمندیهای خود را در شرایط انزوا ، تهیه و تولید میکردند و در زمینه بسیاری از عوامل زیربنایی فرهنگی ، چون تکنیکهای معماری ، نقشه خانه ها ، نقش و شکل سفال ، مجسمه سازی ، مهرسازی و صنعیت سنگ و مراسم تدفین ، ویژگی های خود را داشتند .

مدارک باستان شناسی نشان میدهد که از اواخر هزاره چهارم پیش از میلاد تجارت برون منطقه ای در غرب جنوبغربی ایران انجام گرفته است و لیکن بعید بنظر میرسد که کالاهای بیگانه وارد نواحی شرقی ایران در سطحی وسیع شده باشد .

v    تجارت در شرق ایران در دوره مفرغ :

وجود اشیاء و سنگهای نیمه قیمتی وارداتی نشانگر آن است که شهر سوخته در دوران مفرغ ( حدود 2500 سال قبل از میلاد) دارای یک نظام مبادلاتی سازمان یافته با سرزمین های دور و نزدیک بوده است . تجارت خارجی با سرزمین های بیرون از محدوده جغرافیایی سیستان در شعاعی بطول 250 کیلومتر از شهر سوخته انجام میگرفت این اشیاء عبارتند از : سنگ لاجورد و فیروزه ، فرآورده های دریایی مانند صدف ، دندان کوسه و چند شی چوبی که هنوز منبع اصلی آنها شناسایی نشده است .

مدارک و شواهد بدست آمده نشان میدهد که شهر سوخته در دوران مفرغ یکی از مراکز مهم تجاری و مبادلاتی شرق ایران بوده است این شهر از یک سو در حمل ماده خام مهمی چون سنگ لاجورد از کوههای ((بدخشان)) به شوش و شهرهای بین النهرین ، نقش واسط را ایفاء میکرده است و از سوی دیگر شباهت های موجود میان یافته های موندیگاک در افغانستان و شهر سوخته ارتباط بسیار نزدیک فرهنگی و تجاری میان دو منطقه را بخوبی نشان میدهند همچنین میان شهر سوخته و نمازگاه در ترکمنستان جنوبی و تپه یحیی در استان کرمان روابط تجاری برقرار بود .

البته باید یادآور شد که کمبود مدارک و حفریات باستان شناسی در شرق ایران موجب عدم اطلاع دقیق و کامل ما از زندگی مردم جوامع شرقی نسبت به جوامع غرب و جنوبغربی ایران میباشد و شاهد یافته های بعدی ، بیانگر شهرهای وسیع مانند غرب در شرق ایران باشد .

v    آغاز شهرنشینی در فلات مرکزی ایران :

فلات مرکزی ایران ، منطقه ای است وسیع که بخش هایی از آن را نمک زارهای بزرگ و کوچکی فرا گرفته است این نمکزارها ، زمین های قابل کشاورزی و مسکونی را از یکدیگر جدا میسازد این منطقه شامل دشت قزوین ، قم ، کرج و ... (نواحی مرکزی ایران) میباشد .

فلات مرکزی ایران یکی از بزرگ ترین مناطق فرهنگی پیش از تاریخ ایران را تشکیل میدهد یکی از ویژگی های بزرگ این منطقه ، موقعیت جغرافیایی آن است چرا که در دوران های تاریخی عمده ترین راههایی که بین النهرین و جنوبغرب ایران را به شمال شرق ایران ، افغانستان به سرزمین چین متصل میکرده است از میان این فلات میگذشته است در دوران اسلامی این جاده که مهمترین راه تجاری کشور بود به (( راه بزرگ خراسان)) یا (( جاده ابریشم)) معروف بوده است .

    بر خلاف بین النهرین که در آن مراکز فرهنگی بر کنار رودخانه های دجله و فرات قرار گرفته بود در فلات مرکزی ایران بعلت نبودن اینگونه رودخانه ها ، مراکز فرهنگی بر سر راههای ارتباطی شکل گرفته است .

            همان طور که بیان شد برقراری محوطه های مسکونی در یک محل به عواملی بستگی داشت که بطور کلی میتوان آنرا در دو عامل خلاصه کرد   :

1- استعداد محل برای زندگی .

2- موقعیت جغرافیایی آن که کوتاه ترین و آسانترین راه ارتباط با دیگر مراکز فرهنگی را برای ساکنانش امکان پذیر میساخت .

بر همین اساس ، شهرهای فلات مرکزی ایران با تأکید بر عامل دوم شکل گرفتند .

v    رشد جمعیت و بافت شهری در تپه قبرستان :

بر خلاف غرب و به ویژه جنوب غرب ایران که در آن فعالیت های باستان شناسی در طول نیم قرن اخیر از لحاظ شمار و نتایج حاصله بسیار چشمگیر و سودمند بوده است ، اطلاعات ما در باره فرهنگ های پیش از تاریخ فلات مرکزی ایران ، محدود به نتیجه گزارش های سه حفاری عمده در سالهای دهه 1930 و یک رشته حفریات در دهه 1970 در دشت قزوین است .

v    چهار محوطه حفاری شده فلات مرکزی ایران :

1- تپه چشمه علی در چند کیلومتری جنوب تهران .

2- تپه حصار در نزدیکی شهر دامغان در گوشه شمالشرقی فلات .

3- تپه سیلک در نزدیکی شهر کاشان در گوشه جنوب غرب فلات مرکزی ایران .

5- سه تپه زاغه ((قبرستان)) و مسگرآباد در دشت قزوین که آخرین فعالیت های باستان شناسی توسط دانشگاه تهران از سال 1349 تا 1358 میباشد .

            با توجه به محدود بودن حفریات باستان شناسی در این منطقه بحث در باره رشد جمعیت و آغاز شهرنشینی در این مناطق مشکل خواهد بود .

تپه قبرستان بقایای فرهنگی چهار دوره پیش از تاریخ شامل نوزده لایه را در بر می گرفته است بیشترین اطلاعات متعلق به لایه نهم از دوره دوم است که تاریخ آن به حدود اواسط هزاره پنجم پیش از میلاد میرسد و مدارک مربوط به ورود به دوران آغاز شهرنشینی را در فلات مرکزی ایران ارائه میکند .

v    فعالیت های صنعتی در تپه قبرستان :

وجود کارگاه های ذوب فلزات (مس) و کارگاه های سفالگری و کشف قالب های متعدد ، وجود نخستین تخصص تمام وقت را به معنی واقعی کلمه در تپه قبرستان نشان میدهد .

علاوه بر آن ، هاون ها ، اشیای نسبتا ً کوچک سنگی ظریف ، پاگردهای سنگی در که نشانگر کاربست درهای چوبی است ، بوریا و مهرهای مسطح ، اشاره بر برخی فعالیتهای تولیدی دیگر چون صنعت سنگ ، نجاری ، حصیربافی و حکاکی دارد . تخصص های صنعتی موجود در قبرستان متکی بر حمایت یک اقتصاد مشترک کشاورزی و دامداری بوده است .

حضور مهرهای مسطح با نقش هندسی در حصار ، سیلک و تپه قبرستان ، بی شک اشاره ای است بر وجود نظام مبادلاتی در فلات مرکزی ایران .

v    خلاصه :

با توجه به وجود فعالیت های صنعتی ، کارگاههای ذوب فلزات و سفالگری و وجود تخصص های تمام وقت و نیز نظام مبادلاتی در تپه قبرستان اگر جامعه قبرستان را شهرنشین بحساب نیاوریم ، بی شک باید آن را در آستانه ورود به دوران شهرنشینی بدانیم .

v    شهر و شهرنشینی در ایران قبل و بعد از ورود اسلام به ایران :

اکنون که شهرها و ویژگی های آنها در ایران زمین در طول تاریخ بر اساس یافته های باستان شناسی و مناطق جغرافیایی مورد بحث قرار گرفته و نقش عوامل مؤثّر در ایجاد شهرها بیان شده است . شهر و شهرنشینی ، ساختار شهرها و طبقات اجتماعی مختلف در شهرها را در قبل و بعد از ورود اسلام به ایران مورد بررسی قرار خواهیم داد .

v    شهر و شهرنشینی در قبل از ورود اسلام به ایران :

برای ترسیم چگونگی شهرنشینی و ساختار شهرها در قبل از اسلام ، شهر و شهرنشینی در ایران را در چهار دوره پادشاهی ((هخامنشی – سلوکی – اشکانی و ساسانی )) مورد مداقه قرار میدهیم .

v    شهرنشینی در دوره هخامنشیان (220 سال حکومت : از 550 تا 330 قبل از میلاد ) :

شهرهایی که در دوره مادها احداث شدند بیشتر جنبه اداری – سیاسی داشتند در آن هنگام نه توانایی و بنیان اقتصادی کشور در حدی بود که از بازرگانی و تولید صنایع دستی را برای احداث شهرهای نوین رونق بخشد و نه قدرت نظامی مادها بگونه ای بود که پهنه وسیعی را در بر گیرد و امکان مبادلات اقتصادی بین شهرهای کهن و بازرگانی سرزمین های مجاور را فراهم سازد .

v    ایجاد شهرها در حدود مرزها برای حفظ کشور در برابر دشمنان  :

پادشاهان هخامنشی ، سرزمین های پهناوری را تصرف کردند و برای نگهداری و اداره آن تشکیلات نوینی پدید آوردند کوروش در برخی از نواحی مرزی برای مراقبت از حدود و مرزهای کشور و حفظ آن در برابر حمله بیگانگان مراکز و شهرهایی را پی افکند .

 

v    اصطلاحات اقتصادی و رشد شهرها :

داریوش برای اداره سرزمین های مزبور به علاوه مصر و نواحی فتح شده در غرب ، اصطلاحاتی در اقتصاد و تشکیلات اداری کشور بوجود آورد برای گردآوری خراج ، نخست پیمانه ای واحد معین کرد سپس سکه ای موسوم به ((درایک)) که طلا بود و 4/8 گرم وزن داشت . ضرب سکه طلا منحصر به شاهنشاه بود .

در امپراتوری هخامنشی ، سکه های گوناگونی ضرب میشد این سکه ها عبارتند از :

1- سکه شاهنشاهی 2- سکه ساتراپ ها 3- سکه ایالتی با تصویر شاهنشاه 4- سکه محلی

v    معاملات نقدی و جنسی  :

روابط پولی در زندگی اقتصادی همه مردم و در همه شئون به سرعت رخنه نکرد بلکه با آهنگی آهسته توسعه یافت و در بیشتر بخش ها ، مبادلات اقتصادی بصورت پایاپای تا مدتها ادامه یافت حتی کارگران و پیشه ورانی که در ساختمان های سلطنتی کار میکردند با آنکه میزان مزدشان بوسیله واحد پول تعیین و محاسبه میشد اما اغلب معادل آن را جنس دریافت میکردند .

همچنین شرکتها و مؤسسات معتبری که جمع آوری خراج را به مقاطعه میگرفتند و خراج را به پول نقره گرد می آوردند و به خزانه شاهی تحویل میدادند در برخی از معاملات و داد و ستدهای خود بجای سکه از کالا استفاده میکردند .

افرادی که برای فرار از خطر محکومیت متوسل به رشوه میشدند ، معمولا ً آنرا بصورت جنسی ( گندم و جو ، شبکه شراب ، گوسفند ، گاو و .... ) پرداخت میکردند .

در هر صورت ضرب سکه و رواج آن در بین مردم موجب تسهیل معاملات و مبادلات و به تبع آن رشد شهرنشینی گردید .

v    نقش مصریان و فنیقی ها در رشد شهرنشینی در ایران در دوره هخامنشی  :

لازم بذکر است در این دوران ، اساس اقتصادی ایران بر نظام کشاورزی و شبانی استوار بوده است و انجام امور بازرگانی و بسیاری از مشاغل و حرف صنعتی در دست ملل تابعه نظیر مصریان و فنیقیان بود بنابراین اقتصاد شهری شامل کار و پیشه های گوناگون در داخل شهرها بوده است بسیار محتمل است که صاحبان بعضی از مشاغل بمنظور تبادل نظر در مورد مسائل و رفع مشکلات شغلی یکدیگر ، اجتماعی داشته اند که هسته های اولیه سازمان های صنعتی را در قرون بعد ، تشکیل داده است .

v    طبقات اجتماعی در دوره هخامنشی  :

از دیدگاه اوستا ، جامعه ایران باستان به سه طبقه تقسیم شده بود  :

1- روحانیان ( موبدان ، هیربدان و پیشوایان : آتوربانان ) .

2- سپاهیان ( پادشاه و سران لشگری و کشوری : ((ارتیشتاران)) ) .

3- کشاورزان ( کشاورزان ، دامداران و پیشه وران جزء : ((واستریوشان)) ) .

v    شهرنشینی و پیدایش طبقه چهارم  :

طبقات سه گانه تا زمانی که تولید صنایع دستی و پیشه وری از اهمیت کافی برخوردار نبود و بعنوان کار و فعالیتی اجتماعی از کشاورزی بطور کامل مستقل نشده بود به همان شکل بر جای بود اما پس از آنکه ((شهرنشینی)) توسعه یافت و پیشه وران و صنعتگران ، گروه اجتماعی متمایزی را تشکیل دادند گروه چهارمی (( موسوم به هوتخشان که شامل صنعتگران و پیشه وران میشد تکوین یافت .

 

 

 

v    گروههای اجتماعی دوره هخامنشیان و نقش آنها در رشد شهرنشینی :

غیر از طبقات سه گانه روحانیان ، سپاهیان و کشاورزان باید به دو گروه وسیع اجتماعی در دوره هخامنشی اشاره کرد که به واسطه شغل ، نقش و منزلتشان در رشد شهرنشینی مؤثّر بودند این گروهها عبارت بودند از :

1- گروه (( کارآ)) : در دوره هخامنشیان یک گروه وسیع اجتماعی موسوم به کارآ شامل اقشار متوسط و بالای گروه های آزاد مردم شکل گرفت که در جامعه نقش و منزلت مهمی را ایفاء میکرده است واژه ((کارآ)) در زبان پارسی قدیم به معنی مردم و سپاهیان بکار می رفته است . گویا کلمه شیپور را به همین جهت کارنای ((کرنا)) می نامیده اند و واژه کارزار نیز از همین ریشه است .

2- گروه کورتش : این گروه که به واسطه تخصص خود نقش مؤثّرتری را نسبت به سایر گروهها در رشد شهر و شهرنشینی داشته است از لایه ها و اقشار گوناگونی شکل گرفته بود بر پایه اسناد کشف شده واژه ((کورتش)) عنوان مشترک کارکنان ، کارگران و متخصصانی بود که در ازای کار خود حقوق دریافت میکردند عده زیادی از اعضای کورتش را کارگران ساختمانی ، کارکنان و متخصصانی که در خدمت دستگاه حکومتی بودند تشکیل میدادند پیشه وران و عموم کارگران و متخصصان بیگانه مانند مصریان ، یونانیان و سومریان نیز از لایه های این گروه اجتماعی بشمار می رفتند . عدّه ای از کشاورزان هم که احتمالا ً در خدمت دستگاه حکومتی بودند از این گروه محسوب میشدند اعضای گروه مزبور در دسته هایی متشکل از صد تا هزار نفر به کار اشتغال می ورزیدند این توضیحات کورتش در ایجاد تأسیسات زیربنایی چون راهسازی ، کانال کشی و آبیاری که موجب ایجاد و رشد شهر میشود مناسب بوده است .

v    شهر و معنای قدسی آن :

در زبان فارسی دو واژه ((شار)) و ((شهر)) که مورد استفاده جدید قرار گرفته اند دارای ریشه های باستانی هستند شار  یا  شارستان خود از ریشه شهر گرفته شده که بصورت های قدیمی تر ((شَتر)) ، ((خَشتر)) ، از ریشه ((خشی)) به معنی شاهی کردن آمده است . شاه باستانی ایران دارای قدرت پادشاهی یا ((خشای)) پنداشته میشده است یعنی سلطه مطلوب یا پادشاهی خواستنی که در پارسی میانه بصورت شهریور درآمده و یکی از ((امشاسپندان)) است از این رو یگانگی مفهوم شهر ، کشور ، پادشاهی و پادشاه و وجود یک بار معنایی بسیار مقدّس در این واژگان مشخص میشود .

به همن دلیل پادشاهان به سلطنت خودشان جنبه الهی می بخشیدند که کتیبه ها و آثار بجای مانده ، مؤیّد این امر است آنان همواره خود را فرستاده اهورامزدا و او را حامی خود معرفی میکردند .

v    شهرنشینی در دوره سلوکیان (330 تا 63 قبل از میلاد  : 267 سال حکومت ) :

v    مدیریت شهرها با همکاری ایرانیان توسط سلوکیان :

اسکندر برای اداره سرزمین های وسیعی که تصرف کرده بود از نیروهای محلی کمک گرفت و آنان را در اداره کشور سهیم کرد پس از تسخیر شهرهایی مانند بابل ، شوش و هرات ف شهربان های پیشین را در منصب خودشان ابقاء کرد اما برای کنترل آنها فرمانده ای مقدونی نیز در هر شهر بکار گماشت ولی برای ادغام هر چه بیشتر فرهنگ غرب و شرق و کسب مشروعیت با دختر داریوش ازدواج کرد و گویا مقدّمات وصلت هشتاد نفر از فرماندهان و ده هزار نفر از سپاهیان یونانی را با دوشیزه های ایرانی فراهم آورد .

v    احداث شهرها و شهرک ها در دوره سلوکیان :

اسکندر برای کنترل و اداره سرزمین های فتح شده تعدادی شهر احداث کرد در برخی از منابع بنای هفتاد شهر را به او نسبت داده اند احداث این تعداد شهر با توجه به زمان اندک استقرار او ، صحیح بنظر نمیرسد بلکه میتوان پذیرفت که وی علاوه بر بنای تعدادی شهر و شهرک جدید ، شهرها ، دژها و آبادیهایی که از نظر نظامی و تشکیلاتی از اهمیت کافی برخوردار بودند را تحکیم و تقویت کرد و عده ای از سپاهیان مقدونی و مهاجران را در آنها مستقر ساخت و حقوق شهروندی برای ساکنان در نظر گرفت .

v    ابقای ساتراپ نشین ها ، ضرب سکه واحد و رشد شهرنشینی :

اسکندر برای تحکیم قدرت مرکزی اقدامات زیر را انجام داد  :

1- ابقاء ساتراپ نشین ها و سلب برخی از اختیارات از جمله در امور مالی و نظامی .

2- بکار گماردن مأموران ویژه برای وصول مالیات ها و انتظام سایر مسائل مالی .

3- سلب امتیاز ضرب سکه از ساتراپ ها و شهرها  جز بابل و چند شهر فنیقیه و ضرب سکه ای واحد از نقره و مبناء قرار دادن آن بعنوان واحد پولی در سراسر سرزمین های تحت سلطه .

وحدت واحد پول با توجه به به یکپارچگی بازارهای نواحی مزبور ، ضمن تسهیل بازرگانی موجب رونق روزافزون داد و ستد و شهرنشینی شد .

v    ایجاد شهرها در نقاط مهم و در جنب راهها و جاده های حیاتی  :

فرمانروایان سلوکی برای اداره کشور شبکه ای از شهرهای تازه احداث در نقاط مهم و در جنب راهها و جاده های حیاتی پدید آوردند از جمله در طول جاده بزرگ و مهمی که سلوکیه را در ساحل دجله به بلخ مرتبط میکرد شهرهای متعددی بنا  نمودند در طول ساحل خلیج فارس در حدود 9 شهر از جمله انطاکیه پارس (بوشهر) را احداث کردند شهرهایی هم در ماد (نهاوند) ، کرهه (نزدیک اراک) و شهری به نام نساء در پارت ساخته شد هگمتانه مرمت و احیاء گردید و ((رگا)) ی قدیم (ری در حومه تهران) بنام ((اروپوس)) خوانده شد .

در اثر بهبود وضع راهها ، صنعت و تجارت از توسعه قابل ملاحظه ای برخوردار شد . در این دوره مراکز تازه جمعیت با اصول شهرسازی جدید بنا میگردید که همین شهرها بعدها مبنای ایجاد شهرهای رومی گردید در این شهرها با استفاده از آزادی نسبی و توسعه تجارت یک طبقه بورژوا از شهری بوجود آمد که در آن داد و ستد به طور قابل ملاحظه ای توسعه یافت .

v    دو عامل شهرسازی و شهرنشینی در دوره سلوکیان :

1- ضرورت حفظ سرزمین های پهناور تحت سلطه و نحوه انتظام و اداره امور کشوری و لشگری.

2- بهبود وضع راهها و توسعه بازرگانی و صنعت .

v    ساختار اداری و حکومتی سرزمین های تحت سلطه سلوکیان :

سرزمین های تحت سلطه سلوکیان از نظر اداری به تعدادی ساتراپی (ساتراپ نشین) تقسیم میشد در رأس هر یک از ساتراپی ها که تعداد کل آنها در حدود سی عدد برآورد شده است یک ساتراپ (یا استرانگ) قرار داشت که از سوی پادشاه منصوب میشد و ساتراپ نشین به تعدادی ((آپارخی)) و هر آپارخی به چند هیپارخی تقسیم میگردید گویا هیپارخی ها نیز به بخش های کوچک تری موسوم به ((اِستاتها)) تقسیم می شده اند مهمترین شهر هر ساتراپی بعنوان پایتخت آن برگزیده میشد و مرکز اداری در آنجا مستقر می گردید .

استماتها                          هیپاخی                           آپارخی                           ساتراپ نشین                               ساتراپ

 

v    شهرنشینی در دوره اشکانیان (پارتیان) {474سال حکومت : از 248 قبل از میلاد تا 224 میلادی

v    کند شدن تحولاّت اقتصادی – اجتماعی کشور در دوره اشکانیان :

پس از به قدرت رسیدن پارتیان ، تحولاّت اقتصادی – اجتماعی کشور نسبت به عهد سلوکیان ، از آهنگی آهسته و تدریجی برخوردار شد . ویژگی های اقتصاد کشور عبارتند بود از  :

1- استوار بودن اقتصاد کشور نخست بر مبنای کشاورزی و سپس بازرگانی

2- حفر قنات و آبیاری مصنوعی بر اساس روشهای شناخته شده کشاورزان و زمین داران .

3- اهمیت بازرگانی بدلیل موقعیت تجاری کشور (جاده ابریشم)

4- اخذ مالیات (هارک) ثابت از کشاورزان ، بدون توجه به میزان محصول برداشت شده ، خشکسالی و آفات دیگر محصول .

5- افزایش تولید محصولات صنعتی ( مصنوعات نقره و منسوجات بویژه پارچه های ابریشمی) .

v    شهر در دوره اشکانیان :

اشکانیان (پارتیان) در آغاز از شهرها و فرهنگ هلنی (یونانی) هواخواهی میکردند تا اینکه بتدریج در اواخر دوره پارتها از نفوذ فرهنگ و تمدّن یونانی کاسته شد .

در این دوره مانند دوره قبل ، احداث عموم شهرها یعنی محل استقرار ارکان دولتی و نهادهای اداری – سیاسی توسط پادشاهان ، شاهان و برخی از امراء و حکّام محلی صورت می پذیرفته است و مهمترین نقش و کارکرد اینگونه شهرها همین جنبه اداری – سیاسی آنها بوده است البته پیش از تأسیس سلسله های شاهنشاهی در برخی نواحی به سبب ویژگی های محیطی و توسعه کشاورزی و داد و ستد شهرهایی پدید آمدند که خارج از این دسته از شهرها میباشند .

به همین دلیل احداث شهر موضوعی سیاسی تلقّی میشد و هر حاکمی اجازه این اقدام را نداشت و اگر یک حاکم محلی بدون کسب اجازه ، چنین کاری انجام میداد یعنی شهری و حتی کاخ بزرگی میساخت مورد پرستش قرار میگرفت چنان که در هنگامی که اردشیر اوّل منصب حکومت و امارت منطقه ای را در زمان اشکانیان داشت شهر ((اردشیر خوره)) فیروزآباد را بنا کرد پادشاه اشکانی (اردوان) وی را در طی نامه ای مورد خطاب قرار داد و پیغام فرستاد که : ای فرومایه چگونه جرأت و جسارت کردی که برای خود چنین شهر و کاخی بنا نمایی ؟

v    شهر در دوره اشکانیان :

در کتیبه بیستون متعلق به مهرداد دوم از لقب (( شهربان شهربانان)) مانند شاه شاهان یاد شده است شهربانان پایه دستگاه اداری پارتیان بشمار می آمدند اما در بعضی نقاط مثل ((نسا)) گویا (مرزبان) ، بالاتر از شهربان و پائین تر از یک (یاپتین) یعنی که خدای یک روستای آباد بود .

v    نقش شوراها در اداره شهرها در دولت اشکانی :

در دولت اشکانی دو شورا ، امور مربوط به کشور را برعهده داشتند   :

1- شورای بزرگان : که احتمالا ً ((ویسپوهران)) خوانده میشدند در این شورا نمایندگان خاندان اشکانی و ظاهرا ً برگزیدگان شش خاندان بزرگ عضویت داشتند .

2- شورای مغان : که نفوذ آنان در اداره امور کشور از شورای نخستین کمتر بود .

هیجده مملکت در زمان اشکانیان تابع آنان بود از این میان یازده مملکت از حقوق و امتیازات بیشتری برخوردار بودند و هفت حکومت دیگر در مرحله پایئن تری قرار داشتند فی المثل ماد ، آذربایجان ، خوزستان و فارس هر یک سلطانی از خود داشتند و در ضرب سکه آزاد بودند آنان تنها تعدادی سرباز و مقداری هدایا به شاهان اشکانی میدادند ایالات دیگر بدست رؤسای خاندان های بزرگ فئودال پارت اداره و رهبری میشدند و آنان این مقام را بطور موروثی حفظ میکردند .

v    شهرنشینی در دوره ساسانیان : {از اوایل قرن سوم تا اوایل قرن هفتم میلادی }

از ویژگی های اقتصادی دوره ساسانیان که در رشد و توسعه شهر مؤثّر بوده است عبارت بودند از :

1- استفاده از سکّه در مبادلات با توجه به رونق تجارت .

2- پیدایش روابط پولی ، اعتباری و بانکی مانند برات بصورت سند مالکیت رسمی

3- استفاده از چک (اصلاح تضمین سند) بعنوان یکی از ابداعات مؤسسات بانکی ایران

4- رونق تجارت دریایی و صید مروارید و تجارت آن در بعضی از شهرها از جمله ریشهر ، با توجه به عوامل فوق شهرنشینی در دوره ساسانیان توسعه یافت بویژه طبقه جدید موسوم به دبیران شکل گرفت که جایگاهشان در شهرها بود پادشاهان ساسانی تعداد بسیاری شهر احداث کردند با آنکه بیشتر شهرهای احداث شده از نظر اقتصادی وابسته به منطقه اطراف خود بودند اما گروهی از شهرهای تجاری و بندری نیازهای خود را از نواحی دور دست تهیه میکردند پیشه وران در شهرها فعالیت داشتند و هر رشته ای دارای صنفی ویژه بود که اعضای آن در محلّه یا کوی خاصی در شهر یا جوار آن سکونت داشتند از ویژگی های مهم شهرهای این عصر وجود بازارهای مجهز در آنها میباشد عنوان ((وازاربد)) (بازاربد) به معنی رئیس بازار در کتیبه کعبه زردشت گویای شکل گرفتن فضای بازار بعنوان عنصری مهم در شهر میباشد .

v    طبقات اجتماعی سه گانه و تأثیر آن در شکل اداری سیاسی شهر :

از دیدگاه اوستا جامعه ایران باستان دارای سه طبقه اجتماعی زیر بوده است :

1- گروه موبدان ، هیربدان و آموزگاران و اهل هنر و دانش (اتروان)

2- گروه جنگجویان ، سپهبدان و دلاوران (رته ئشترو – ارتش داران : دارنده گردونه و ارابه جنگی)

3- کشاورزان (استرها یا برزیگران)

طبقه بندی مزبور در اوایل روزگار ساسانیان بصورت سه آتشکده معروف و عظیم که از زیارتگاههای بزرگ بودند عینیت یافته بودند :

1- آتشکده موبدان » آذر فروبغ

2- آتشکده پادشاه و سپاهیان : آذر گشنسب

3- آتشکده کشاورزی و پیشه وران : برزین مهر

ساخت اجتماعی جامعه ایران و تقسیم آن به سه طبقه در شهر بصورت بخش های سه گانه ، بخش هایی که بر خلاف تقسیم بندی های شطرنجی و دایره ای ، در پی امتیازات طبقاتی از هم متمایز شده بود منعکس گردید . در وندیداد در وصف شهری که احداث آن بر عهده جمشید شاه گذاشته شده بود آمده است که فضایی مربع شکل که طول هر ضلع آن به درازای یک میدان اسب باشد ، بسازد .

سپس آنرا به سه بخش تقسم نماید در بخش اول نه محله ، در بخش وسط شش محله و در بخش سوم ، سه محلّه بنا نماید بنابراین مشاهده می کنیم که طبقات اجتماعی در انواع عبادتگاه ها و نیز شکل و تقسیم بندی شهرها و محلّه ها تأثیر گذار است .

v    شهرنشینی و پیدایش طبقه چهارم (صنعتگران = هوتخشان ) :

طبقات سه گانه تا زمانی که تولید صنایع دستی و پیشه وری از اهمیت کافی برخوردار نبود و بعنوان کار و فعالیتی اجتماعی از کشاورزی بطور کامل مستقل نشده بود به همان شکل بر جای بود اما پس از آنکه شهرنشینی توسعه یافت و پیشه وران و صنعتگران ، گروه اجتماعی متمایزی را تشکیل دادند گروه چهارمی موسوم به (( هوتخشان)) که شامل صنعتگران و پیشه وران میشد تکوین یافت .

اعضای این طبقه در زمینه های اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی از محرومیت بسیار برخوردار بودند و همواره خود را در تضاد با طبقات دیگر که در اصل از نظر اقتصادی ، طبقه ای گسترده اما در برابر توده های مردم طبقه اجتماعی واحدی را تشکیل میدادند ، احساس می کردند .

 

 

 

v    دو شرط مهم در پیدایش شهرها :

1- مازاد تولید : شهر بعنوان سکونتگاهی که ساکنان آن تنها به کشاورزی اشتغال نمی ورزیدند بلکه گروهی در زمینه های گوناگون خدماتی و صنعتی کار میکردند نمی توانست در حوزه هایی که امکان پدید آمدن ((مازاد تولید)) وجود نداشت پا به عرصه وجود گذارد زیرا آذوقه کلیه کسانی که در اموری غیر از کشاورزی فعالیت میکردند باید توسط کشاورزان تأمین میگردید و این امر هنگامی میسر میشد که علاوه بر مساعد بودن ویژگی های جغرافیایی فن کشاورزی و آبیاری پیشرفت ابزارهای تولید و دانش و تجربیات کسب شده در حدی بود که عده ای بتوانند بیش از نیاز خود تولید کنند به همین جهت است که شهرنشینی را پدیده ای معلول و ناشی از انقلاب کشاورزی دانسته اند .

2- اختراع خط : همزمان با تکوین و گسترش شهرنشینی و رواج داد و ستد مبادلات اقتصادی و لزوم ثبت کالاها ، دستمزدها و ارائه خدمات ، نوعی خط شکل گرفت اختراع خط و کاربرد آن در جوامع شهری از چنان اهمیت و ضرورتی برخوردار بود که برخی از محققان آنرا دومین شرط ضروری شکل گیری شهر در تاریخ دانسته اند .

v    انواع شهرها بر اساس نحوه تکوین و شکل گیری آنها :

1- شهرهای اداری  سیاسی (شهرهای شاهی) :

این شهرها دارای دو ویژگی بودند :

الف ) حفاظت از منافع توانگران

ب  ) رسیدگی به بخشی از کارهای عام المنفعه و عمومی (ایجاد و نگهداری شبکه آبیاری و .... )

احداث عموم شهرها یعنی محل استقرار ارکان دولتی و نهادهای اداری و سیاسی توسعه پادشاهان ، شاهان و برخی از امراء و حکّام محلی صورت می پذیرفته است و مهمترین نقش و کارکرد این گونه شهرها همین جنبه اداری – سیاسی آنها بوده است و همانطور که بیان شد ، سیاسی – اداری بودن این شهرها موجب میشد تا هر حاکمی اجازه ایجاد شهر را نداشته باشد .

از جمله این شهرها باید از هگمتانه توسط ((دیااکو)) بنیان گذار شاهشناهی ماد ، پاسارگاد و پارسه (تخت جمشید) توسط شاهان هخامنشی و شهرهایی مانند تیسفون و دارابگرد توسط شاهان پارتی نام برد .

2- شهرهای نظامی :

وضع جغرافیایی سرزمین ایران یعنی واقع بودن آن در منطقه ای حدفاصل بین آسیای میانه ، هند ، بین النهرین و آسیای صغیر ، همواره این سرزمین را در معرض حمله ها و تهاجم های ملل ، اقوام و قبایل مجاور قرار داده است . چنانکه سراسر تاریخ این کشور انباشته از هجوم ها ، دست اندازی ها و غارتهایی بوده که توسط اقوام مهاجر صورت می پذیرفته و بیشتر تحولات و دگرگونی های مهم تاریخی این مرز و بوم یا حاکی از تصرف کشور توسط بیگانگان یا حاکی از راندن بیگانگان و تثبیت حاکمیت قومی و ملی بوده است بنابراین حاکمان کشور همواره مجبور بوده اند از مناطق مرزی در برابر هجوم بیگانگان محافظت کنند و یکی از موثرترین شیوه ها برای آمادگی در برابر حمله های احتمالی ، احداث شهرهایی مرزی در نقاط حساس بوده است .

شهرهای مرزی و دفاعی (رام – پیروز) ، (روشن پیروز) و (شهرام پیروز) از زمان پیروز فرزند دوم یزدگرد دوم در کرانه دریای خزر از جمله این شهرهاست .

3- شهرهای مذهبی :

امکان بررسی شهرهای مذهبی با توجه به اطلاعات موجود در باب ویژگی های مذهب و فضای مذهبی ایران پیش از اسلام بویژه پیش از دوره ساسانیان بسیار دشوار است یکی از کهن ترین شهرهایی که به احتمال زیاد بیشتر جنبه ای مذهبی داشت ، شهر ((اونتاش هوبان)) است بنای این شهر به یکی از پادشاهان عیلام موسوم به اونتاش هوبان (اونتاش گال= 1265 تا 1245 قبل از میلاد) نسبت داده شده است .

تخت جمشید (پرسپولیس) تنها شهری است که تا پیش از ساسانیان از سوی معدودی از محققین از جمله پروفسور پوپ ، بعنوان شهری مذهبی معرفی شده است وی تأکید کرده است که تخت جمشید هیچگاه مرکز سیاسی شاهشناهی نبوده زیرا برای این منظور از موقعیت جغرافیایی مناسبی مانند اکباتان و شوش ( پایتخت های هخامنشی) برخوردار نبوده است بلکه تنها مرکزی مذهبی بشمار می رفته است .

v    دلایل مذهبی بودن پرسپولیس (تخت جمشید) :

1- عدم موقعیت جغرافیایی مناسب آن بعنوان شهری سیاسی – اداری

2- وجود تعداد زیادی نقوش سمبلیک (نمادین) و مذهبی

3- عدم وجود نشانه و دلیل مهمی مبنی بر انجام فعالیتهای سیاسی در آن

4- عدم فرسایش بخش های داخلی فضای کالبدی مجموعه از جمله پله ها که حاکی از کاربرد زیاد آن برای یک مجموعه سیاسی و اداری باشد

5- عدم وجود فضاهایی خدماتی و سرویس دهنده که برای اقامت و سکونت روزمره در یک بنا و مجموعه برای رفع نیاز ساکنان دائمی آن نیاز است .

v    دلایل مذهی نبودن پرسپولیس (تخت جمشید) :

1- عدم تعصّب شاهان هخامنشی به عقاید و مذاهب گوناگون و سیاست بی طرفانه نسبت به مذاهب

2- عدم وجود آئینی مرکزیت طلب و اعتقاد به خدایان ثلاثه ای (اهورامزدا ، مهر و ناهید).

3- اجرای مراسم آئینی پارس ها در فضای باز و عادت نداشتن آنها برای اجرای مراسم عبادی و آئینی در معبد و فضاهایی مانند پرسپولیس (تخت جمشید) .

4- شهرهای بازرگانی  تولیدی :

منظور از شهرهای بازرگانی – تولیدی در پیش از اسلام شهرهایی هستند که بخش مهمی از نیروی کار در آنها صرف تولید و تجارت صنایع دستی میشده است یکی از کهن ترین شهرهای شناخته شده در این سرزمین ((شهر سوخته)) میباشد .

شهر سوخته که در فاصله بین 2900 تا 1900 سال قبل از میلاد یعنی حدود پنجهزار سال پیش از این در دهانه رود هیلمند در سیستان ، مسکون و آباد بوده است و به دلایل نامعلومی از بین رفته است دارای صنایع دستی و روابط تجاری با سایر سرزمین ها بوده اند عده ای از صنعتگران شهر مزبور در صنایع حصیربافی ، سنگ تراشی ، کوزه گری و تهیه جواهرات و اشیاء زینتی از سنگ لاجورد و فیروزه کار میکردند .

شهرهای دیگری در جنوب ایران نیز از دوره هخامنشیان تا ساسانیان از شهرهای بازرگانی – تولیدی بوده اند .

v    شکل و مورفولوژی شهرهای ایران قبل از اسلام  :

1- شهرهای شطرنجی : شکل شهرها از دوره سلوکیان و پارت ها بتدریج  در پیروی از قواعد و روال هایی کمابیش معین ، استوار شد برخی از شهرها به شکل شطرنجی احداث شدند اغلب این شهرها دارای دو راه اصلی متقاطع و راهها و کوچه هایی به موازات آنها بودند سابقه چنین طرحهایی به مصر باستان میرسد و میتوان آن را زائیده اندیشه کسانی دانست که با کشاورزی و نحوه تقسیم زمین و شبکه آبیاری آشنا بودند .

2- شهرهای دایره ای : طرح دیگری که بویژه در دوره پارتیان و سپس در دوره ساسانیان مورد استفاده قرار میگرفت طرحی دایره ای شکل بود در طرح مزبور مراکز مهم حکومتی و کاخ ها در مرکز شهر قرار میگرفت و سپس فضاهای مسکونی بطور حلقه وار بر گرد مرکز قرار میگرفتند

v    دو دلیل عمده وجود شهرهای دایره ای :

1- دلیل عمده و گاه تنها دلیل توجه پارتیان به شهرهای دایره ای شکل را مسئله عدم امنیت کافی در سرزمین های تحت حکومت پارتیان و جنبه مناسب دفاعی اینگونه شهرها دانسته اند شهرهای نظامی از جمله شهرهای دایره ای شکل بودند .

2- بیشتر چادرنشینان در جهان چه در شکل چادرها و چه در نحوه تجمّع آنها از طرحی دایره ای شکل پیروی میکرده اند و طرح مزبور در نزد آنان علاوه بر ویژگی های ساختمانی و دفاعی از مفهومی سمبلیک (نمادین) نیز برخوردار بوده است .

این افراد معتقدند که حتی پرندگان آشیانه خود را گرد میسازدند ، نیروی جهان در یک دایره و چهار جهت کار میکند (شمال : سرما – جنوب : گرما – غرب : باران – شرق : روشنایی ) آسمان گرد است و خورشید و ماه در دایره سیر می کنند و تغییر فصول در یک دایره صورت می پذیرد و خلاصه روح جهان در دایره حیات می یابد .

خصوصیت مهم اغلب شهرهای پیش از اسلام که از جهان بینی و فرهنگ مردم ناشی شده بود ، تقسیم شهر به چهار بخش به تبعیت از چهار جهت اصلی بود به همین جهت این شهرها دارای چهار دروازه رو به سوی چهار جهت اصلی بود . شهرهای بسیاری از جمله نیشابور ، همدان ، دارابگرد و ... دارای چهار دروازه بودند .

v    عناصر و اجزاء شهر (مورفولوژی شهر) قبل از اسلام :

شهرها در قبل از اسلام دارای عناصر و بخشهای زیر بوده اند :

1- کهندژ : جایگاه و سکونتگاه پادشاه ، حکّام و درباریان . این بخش در مرکز و بهترین نقطه شهر و اغلب در سطحی بالاتر از سایر نقاط جای داشت و توسط دروازه ای به خارج راه داشت . برای هر کهندژ برج ، بارو و خندقی برای حفظ ساکنانش ساخته میشد کهندژ دارای سامانه ای مستقل و خودکفا بود .

2- شارستان : سکونتگاه دیوانیان ، اشراف و سپاهیان . این بخش نیز دارای حصار و دیگر استحکامات لازم بود .

v    شارستان در دوره سلوکیان و پارتیان :

در این دوران بدلیل نظام طبقاتی و اجتماعی ، شارستان توسعه یافت و از اهمیت بسیار برخوردار شد و اداره امور آن بر عهده شهرنشینان قرار گرفت .

v    شارستان در دوره ساسانیان :

در این دوره در پی تکوین سازمان سیاسی و دستگاه متمرکز حکومتی و ازدیاد شایان توجه تعداد کارکنان اداری (دبیران) بخش شارستان هر شهر توسعه یافت و به بخش مهمی تبدیل شد در این عصر برای استفاده از نیروی کار اسرای جنگی ، صنعتگران و کارگران ، این افراد نیز در شارستان سکونت داشتند .

3- سواد (حومه) : در حومه اغلب شهرها ، روستاها و سکونتگاههایی برای کشاورزان و گاه پیشه وران احداث میشد یکی از ویژگی های سواد ، توسعه متوازن آن با شهر بود که احداث و سازماندهی آن همراه با بنای شهر صورت می پذیرفت .

4- میدان : در شهرهای قبل از اسلام ، میدان بیش از آنکه فضایی اجتماعی باشد ، فضایی اداری – سیاسی بشمار میرفت آداب و آئین های رسمی در میدان بجا آورده میشد همچنین میدان فضایی تشریفاتی برای دستگاه حکومتی بود به همین دلیل در نزدیکی کاخ های سلطنتی و مراکز مهم سیاسی شکل می گرفت .

5- بازار :

v    قبل از دوره ساسانیان :

محلی برای خرید و فروش برخی از کالاها بوده است اما با توجه به ساخت اقتصادی کشور و کارکرد شهرها بجز شهرهای بندری در سایر شهرها بازار بعنوان عنصر مهم شهری که داد و ستد و تولید بعضی از کالاها در تمام طول سال در آن جریان داشته باشد هنوز شکل نهایی خود را نیافته بود .

v    دوره ساسانیان :

در اثر رواج بازرگانی داخلی و توسعه شهرها و شهرنشینی ، بازارها اهمیت ویژه ای یافتند اهمیت و نقش بازار در سازمان اجتماعی چنان شد که برای بازارها ، رئیسی موسوم به ((وازاربد)) انتخاب میشد که مسئول رسیدگی به کار اصناف و تشکیلات اداری مربوطه بود بازار علاوه بر عرضه کالا محل مجازات و اعدام مجرمان نیز بود .

v    شهر و شهرنشینی بعد از ورود اسلام به ایران :

اقتصاد کشور ایران در قرن های اول و دوم هجری بدلایل زیر دچار فترت و انحطاط شد :

1- حکومت فرمانروایان جدید و ناآشنا با چگونگی اداره سرزمین های تحت تصرف

2- اخذ خراج ها و جزیه های سنگین از مردم و خروج این بودجه از کشور .

3- شورش ها و درگیری های داخلی ناشی از رفتار ظالمانه مأمورین و حاکمان

در دوره بنی امیه بجز یکی از خلفاء (عمربن عبدالعزیز) بقیه درصدد غارت و چپاول مردم سرزمین های تحت تصرف بودند در دوره عباسیان دریافت خراج و جزیه سنگین ، موجب شکل گیری شورش هایی گردید که توسط حکومت سرکوب میشد هزینه خرابی های ناشی از شورش ها نیز از مردم از محل افزایش مالیات دریافت میشد .

v    پیدایش حکومت های محلی و بهبود شهر و شهرنشینی :

پیدایش حکومتهای محلی در قرنهای سوم و چهارم هجری به بهبود اوضاع اقتصادی کشور منجر شد زیرا بخش قابل ملاحظه ای از خراج و دیگر عوارض و مالیات هایی که از مردم گرفته میشد در داخل ایران به مصرف احداث کانال های آبیاری ، حفر قنات و آبادانی شهرها می رسید .

دوره طاهریان عصر بهبود شبکه آبیاری ، حفر کاریز و کاهش مقدار خراج است در زمان حکومت معزورالدوله دیلمی فعالیتهای زیر صورت گرفت  :

(( احداث سدّ – افزایش محصولات کشاورزی – کاهش قیمت نان – ایجاد آسیاب آبی – کشت محصولات صنعتی (کتاب و پنبه) – رشد صنعت نسّاجی (منسوجات ابریشمی ) – رشد صنعت زیلوبافی – ساخت ابزارهای چوبی ، سفّالی ، برنجی – قالیبافی – رشد مبادلات اقتصادی – توسعه حمل و نقل دریایی (سیراف ، بعنوان یکی از شهرهای مهم) – رونق داد و ستد و پیدایش نهادهایی برای تحصیل تجارت (صرّافی) – محاسبه با روش دقیق تجربی و ریاضی برای تعیین عیار سکّه ها ( پیدایش علم جبر و مقابله ) و ...

v    نخستین شهرهای مهم بعد از اسلام :

در عراق کنونی شهرهای بصره ، کوفه و بغداد از جمله شهرهایی بودند که از قرون اولیه هجری توسعه یافتند در بصره و کوفه خانه های ساخته شده از نی به خانه هایی با مصالح خشت و گل (خانه های خشتی) تغییر شکل دادند بغداد دارای چهار دروازه (باب الکوفه – باب البصره – باب الخراسان – باب الشام ) گردید .

 

 

v    نیشابور :

که در دوره پارتیان احداث شده بود و یکی از شهرهای مهم روزگار ساسانیان بود در قرون اولیه توسعه یافت طاهریان به رونق و شکوه نیشابور افزودند این شهر دارای چهار دروازه : ربض – کهندژ و دو بازار معروف بود .

v    شیراز :

یکی دیگر از شهرهای معتبر این عهد بخصوص در زمان آل بویه بود عضدالدوله این شهر را به موازات بغداد به پایتختی خود برگزید و در آن بناهای متعدد و بازاری احداث کرد

v    اصفهان : در زمان سلجوقیان بسرعت ترقی کرد و جزء مهمترین شهرهای کشور در دوره آنان شد .

v    بلخ : از شهرهای مهم و آباد این عهد بود که در کتاب (حدودالعالم) از اهمیت آن سخن گفته شده .

v    شهرهای ری ، همدان ، بخارا و یزد :

نیز از جمله شهرهای آباد و پررونق این عهد بودند .

v    توسعه شهرها و حومه نشینی (ربض ها) :

توسعه شهرنشینی موجب گسترش حومه شهرها و تکوین ربض بر پیرامون آنها شد این ربض ها که در آغاز تنها شامل منازل مسکونی مهاجران میشد بتدریج تکامل یافتند و فضاها و نهادهای شهری را در خود پدید آوردند بازارهایی که نخست در کناره دروازه ها جای داشتند بتدریج در امتداد جاده و راه اصلی گسترش یافتند

v    نقش عوامل مذهبی در مرزبندیهای اقتصادی جامعه در دوره اسلامی :

عوامل مذهبی نقش مهمی در تضعیف مرزبندی های اقتصادی – اجتماعی داشت  :

الف ) شکل گیری فرقه ها و مذهب های متعدد ، موجب نوعی همبستگی اجتماعی بین پیروان یک مذهب میشد که ضمن نزدیک کردن مواضع اجتماعی آنان مانع از تشدید و برور تمایزات طبقاتی میگردید .

ب  ) تقسین ثروت افراد پس از مرگ آنان بموجب قوانین ارث اسلامی نیز یکی از عوامل مؤثّر در فقدان اشرافیتی پایدار بود.

v    طبقات اجتماعی در دوره اسلامی :

در یک نوع طبقه بندی ، قشرهای جامعه به دو گروه عمده تقسیم میشوند  :

1- الخاصه : خواص ، شامل سلطان و اطرافیان وی ، دیوانسالاران ، بازرگانان ثروتمند و زمینداران بزرگ

2- العامه : عوام ، شامل اقشار متوسط و کم درآمد پیشه وران ، صنعتگران و کشاورزان

v    طبقه بندی هفت گانه جامعه از نظر نجم الدین رازی (متوفی 654 هجری) :

1- ملوک            2- وزراء و اصحاب قلم و نواب        3- علماء از مفتیان و قضات            4- ارباب نعم و اصحاب اموال

5- دهاقین و رؤسا و مزارعان          6- اهل تجارت                7- محترفه و اهل صنایع

v    طبقه بندی دیگر از جامعه :

1- اهل قلم : عالمان ، فقیهان ، قافیان ، پزشکان و دیوانسالاران

2- اهل شمشیر : مجاهدان

3- اهل معامله خرمن : پیشه وران

4- کشاورزان و دهقانان

v    طبقه بندی کلی :                   1- اغنیاء                 2- متوسطان                     3- فقرا

v    دو عامل همبستگی طبقات بالا و پائین در دوره اسلامی :

1- اعتقادات مذهبی و هنجارهای اجتماعی جامعه : اغلب ثروتمندان دارایی خود را از طریق راههای غیر مشروع بدست می آوردند اما برای آن که به گمان خودشان از مجازات اخروی رهایی یابند اقدام به بخشش مقدار اندکی از آن میکردند آنها به ساخت بناهای عمومی مانند مسجد ، مدرسه ، خانقاه ، دارالشفاء ، رباط ، آب انبار و ... می پرداختند .

2- گروه بندی های مذهبی و فقهی و پیدایش مذهب های گوناگون : این عامل باعث ایجاد نوعی همبستگی و پیوند مذهبی – اجتماعی بین کلیه پیروان یک مذهب میشد این موضوع مانع از نفج تضادهای شدید بین پیروان فقیر و غنی یک مذهب میگردید بویژه آنکه اعیان و بزرگان هر مذهب به وضع هم مسلکان فقیر خود اندکی رسیدگی میکردند .

v    گروه ، قشرها و طبقات مختلف اجتماعی در دوره اسلامی :

1- عالمان که قشر وسیعی از جامعه را تشکیل میدادند و به دو گروه تقسیم میشوند :

الف ) درباری : با امیران و حکّام در ارتباط بودند اعضای تشکیلات سیاسی کشور نیز برای کسب مشروعیت اجتماعی ، خود را به این عدّه نزدیک میکردند و امتیازات اقتصادی و اجتماعی متعددی برای آنان در نظر میگرفتند .

ب  ) غیر درباری : مانند مردم عادی زندگی میکردند و به دربار و پادشاهان و حکّام وابستگی نداشتند و با دسترنج خود روزگار می گذرانیدند این افراد حتی حاضر نمی شدند در ازای فعالیت های مذهبی خود پولی دریافت کنند .

2- سادات : در پی افزایش اعتبار اجتماعی سادات و علویان از دوره ایلخانان به بعد ، عده ای به ناحق خود را در زمره علویان و سادات معرفی میکردند در این عصر حتی افرادی از نژاد مغولی نیز خود را در زمره سادات می دانستند که جمعیت سادات به یک پنجاهم کل جمعیت رسید .

3- اصناف : یکی از گروههای اجتماعی بودند که در جنبش ها و نهضت های اجتماعی شرکت داشتند قدرت آنان توسط امیران و حاکمان مستبد محدود میشد به همین جهت آنان مجبور بودند تشکیلات و نهادهایی نیمه آشکار و مخفی ایجاد کنند (( فتوّت نامه)) ای داشتند که اعضای هر صنف میبایست قواعد آنرا بکار می بست .

اتکاء اصناف بطور عمده به دو گروه ((بازرگانان)) و ((روحانیون)) بود . با افزایش قدرت و منزلت اجتماعی اصناف این گروه نقش مهم تری در حیات اجتماعی و سیاسی داشتند .

4- پهلوانان ، عیاران و لوتی ها : این گروه گر چه اندک بودند اما از نظر نقش اجتماعی در برخی از دوره ها و بعضی از شهرها مهم بوده است .

این جماعت سه گانه دارای نقش دو گانه و متضادی در حیات اجتماعی بودند  :

الف ) حامی مردم شهردر برابر زورگویی حکّام و مدموران حکومتی

ب  ) باج گیری و اذیت و آزار مردم در زمان ضعف و فساد ارکان حکومتی

5- زنان : این گروه جنسی ( که در اینجا بعنوان یک قشر اجتماعی بیان گردیده) در اغلب نواحی کشور بویژه در نواحی مرکزی و جنوبی ، نقش فعالی در حیات اجتماعی جامعه نداشتند و حوزه فعالیت آنها محدود به درون خانه ها میشد اما در نواحی حاصلخیز شمال کشور زنان همواره در فعالیتهای اقتصادی از جمله در کشاورزی اشتغال داشتند و به همان نسبت از آزادی و نفوذ بیشتری در خانه و جامعه برخوردار بودند .

در برخی از دوره ها مانند عهد صفویه و قاجاریه ، حاکمان و مأموران محلی برای خوش خدمتی با توسل به زور و حیله ، زنان و دختران زیبا را برای مقامات حکومتی در مرکز می فرستادند به همین دلیل بسیاری از خانواده ها به عمد دختران خود را در کوچکی بدقیافه و زشت میکردند .

6- بردگان : یکی از قشرهای کوچک اجتماعی بودند که کمابیش تا قرون اخیر در جامعه ایران حضور داشتند تنها منبع مهم برده گرفتن ، جنگ بود مقوله بردگی و برده داری در ایران بعنوان موضوع و نهادی اجتماعی و حقوقی و نه بعنوان شیوه های تولیدی وجود داشته است .

اشتغال بردگان :

الف )بخش عمده بردگان در زمینه خدمات خانگی و در خانه ها و حرمسراها اشتغال داشتند .

ب   ) عده ای نیز برای خدمات نظامی و نگهبانی بودند اینان بیشتر از غلامان ترک بودند .

پ   ) گروه اندکی نیز در کارهای کشاورزی ، آبیاری ، دامپروری و کارهای تولیدی شرکت داشتند .

v    کارگران سیاسی شهر در دوره اسلامی :

1- حاکم : شهرهای بزرگ و اغلب شهرهای متوسط محل استقرار حاکم ولایت یا امیر و دیگر مأموران عالی رتبه دولتی بودند که بطور مستقیم زیر نظر حکومت مرکزی انجام وظیفه میکردند امیر یا حاکم هر ولایت اختیارات گسترده ای داشت و بر تمام سازمانها و نهادهای اداری و قضایی حوزه ماموریت خود نظارت میکرد .

2- رئیس شهر و کلانتر : پس از حاکم یا امیر ، منصب ((رئیس شهر)) وجود داشت . اختیارات رئیس شهر بیشتر به مسائل و امور داخلی شهر محدود میشد و تحت نظر حاکم کار میکرد از دوره حکومت ترکمانان در قرن نهم هجری یا دوره صفویه ، منصبی با عنوان کلانتر پدید آمد . کلانتر مسئول رسیدگی به امور اصناف و انجمن های صنفی ، محله های شهر ، تقسیم کارهای اجتماعی و شهری بین زیردستانش ، تعیین سهم مالیات هر صنف و گروه و نحوه پرداخت آن و کارهایی از این قبیل  بود .

3- کدخدا : در هرمحله شهر کدخدایی وجود داشت که اغلب از متمول ترین و محترم ترین افراد محله بود او به جهت آشنایی با وضع اهالی محله و میزان ثروت و دیگر خصوصیات مردم محله مورد مشورت کلانتر و حاکم قرار میگرفت و مسئول تعیین ، تقسیم و وصول مالیات از مردم محله بود کدخدا که به صورت افتخاری انجام وظیفه میکرد اختلافات جزیی اهالی محله را داوری و برطرف میکرد .

4- محتسب : محتسب اختیارات بسیار وسیعی داشت وی همواره مراقب وزنه ها و ترازوها بود . نرخ اجناس را تعیین میکرد به مغازه ها و فضاهای عمومی مانند گرمابه ها و مساجد سرکشی میکرد و مانع ورود گدایان به مسجد و نشستن در بازارها میشد امور واعظان و مربیان اطفال را تحت نظر داشت همچنین در زمینه امر به معروف و نهی از منکر فعالیت میکرد .

5- عسس : امور انتظامی و مراقبت از خانه ها و بازارها در برابر دستبرد دزدان و تعقیب آنان بر عهده عسس ها و داروغه ها بود آنها در هنگام شب در بازارها و محله ها به گشت می پرداختند و افراد مظنون یا سارق را دستگیر و بازجویی میکردند رئیس عسس ها ، میرشب یا میرعسس خوانده میشد .

6- داروغه : کلمه ای مغولی از واژه ((دارو)) به معنی مهر کردن مشتق شده است داروغه تا پیش از دوره صفویه بیشتر به حاکم شهر که از قدرت زیادی برخوردار بود اطلاق میشد در دوره صفویه بیشتر امور انتظامی و مراقبت از رعایت قوانین بر عهده داروغه بود مأموران داروغه در این دوره احراس نامیده میشدند . داروغه با کمک مأموران خود افراد خطاکار را تعقیب ، دستگیر و مجازات ، حتی اعدام میکردند .

7- قضات : منصب قضاوت یکی از مهمترین منصب های مذهبی – اجتماعی بود که متصدی آن در قرن های نخستین هجری از منزلت زیادی برخوردار بود و اغلب پیشوایان مذهبی برای اشغال آن شرایط متعددی وضع میکردند آگاهی از اصول مذهبی و اجتهاد یکی از شرایط عام قضات بود افراد مخنث و زن نمی توانستند قاضی شوند .

در ابتدا همه امور قضایی تحت نظر حکّام شرع ، حل و فصل میشد و مورد رسیدگی قرار میگرفت اما در پی گسترش شهرها و افزایش مسائل مورد اختلاف برخی از دعاوی و مشکلات ساده یا جزایی به مقامات دیگر واگذار شد .

v    عوامل رابطه و پیوند بین شهر و روستا ( در دوره اسلامی :

1- رابطه پایدار و دائمی اقتصادی و اجتماعی بین شهر و روستا و اهمیت آن در حیات اقتصادی – اجتماعی روستا ، موجب شده بود که ارزش اقتصادی روستاهایی که به شهرها نزدیک بودند بیشتر از روستاهای دور از شهر باشد و در نتیجه مالیات بیشتری نیز از روستاها گرفته میشد .

2- رابطه و پیوند شهرها در روستاهای هر منطقه به امور اقتصادی منحصر نبود بلکه در زمینه های اجتماعی نیز بین آن دو ارتباط و نوعی همبستگی اجتماعی وجود داشت همبستگی روستائیان با اهالی شهرها در اغلب موارد بر پیوندهای مذهبی و فرقه ای استوار بود محله های حیدری و نعمتی در دوره صفویه و قاجاریه در اصفهان از این نمونه ها هستند .

v    ویژگی هیا روستاها در قابلیت تبدیل به شهر شدن :

از این منظر روستاها به دو گروه تقسیم میشوند  :

1- روستاهایی که اقتصادشان متکی بر کشاورزی یا کشاورزی و تولید صنایع دستی بوده است و به سبب عوامل محیطی از رشد محدودی برخوردار بوده اند این روستاها شرایط شهر شدن را نداشتند روستاهای شمال کشور این ویژگی را دارند .

2- روستاهایی که به سبب عوامل اقلیمی و محیط جغرافیایی یا قرار گرفتن در امتداد راههای بازرگانی و جاده های مهم ارتباطی یا واقع شدن در جایی از منطقه که نسبت به روستاهای همجوار خود از موقعیت ممتازی برخوردار میشدند توسعه می یافتند و عناصر کالبدی نوینی در آنها شکل میگرفت برخی از این روستاها را که در قرن هشتم هجری آنها را ((معظم قرای)) می خواندند پس از آنکه به حد کافی گسترش می یافتند به تنهایی یا در ترکیبی شامل چند روستا به شهر تبدیل میشدند شهرهای قم ، کازرون ، اصفهان و قزوین از اینگونه شهرا بوده اند .

v    بافت شهر  :

برای بررسی بافت هر شهر باید عوامل زیر را مورد توجه قرار داد  :

1- فضای کالبدی : فضاهای خالی و پر و مقدار آنها نسبت به یکدیگر و چگونگی روابط و حدّ نزدیکی بین آنها .

2- شبکه ارتباطات : ارتباطات و نحوه دسترسی ها و خصوصیات کلی راهها و کوچه ها

3- ارتباطات و نحوه توزیع فضایی فعالیت ها در سطح و ارتفاعات

4- چگونگی استقرار  طبقات اقتصادی و اجتماعی در شهر .

 

v    انواع شهرهای ایران بر اساس بافت شهرهای ایران :

1- شهرهای پیوسته : شهرهای واقع در نواحی گرم و خشک و نواحی سرد کشور . در این مناطق دسترسی به آب بصورت فردی و مجزا برای هر یک از واحدها امکان نداشت و آب مورد نیاز اهالی از طریق قنات و آب انبار و توسط کانال ها و مجراهای عمومی تأمین میشد .

بافتهای پیوسته فضاهایی را ارائه میکنند که هر شهروند و عابری پیاده همواره خود را در داخل فضا احساس میکند و حرکت و سیر خود را انتقال از فضایی به فضای دیگر می یابد بازارها که شاهرگ ارتباطی این گونه شهرها هستند با داشتن پوشش پیوسته فضایی محصور را بوجود آورده اند که ضمن تأمین نور خود از طریق روزن ها ، حد و مرز خود را با فضای خارجی مشخص میکنند اغلب کوچه ها با داشتن عرض کم اما متناسب برای عابر و پیاده و دارا بودن ساباط هایی در نقاط مختلف خود فضایی را عرضه میکنند که شخص خود را درون آن می یابد .

بافتهای پیوسته قدیمی اغلب شهرهای کشور دارای ترکیبی ارگانیک هستند و در طول زمان از یک سو برای تأمین نیازهای جدید و در پاسخگویی به ضرورت توسعه فضای کالبدی و از سوی دیگر تحت تأثیر ویژگی های اقلیمی ، جغرافیایی و مسیر راههای مهم بازرگانی و غیره شکل گرفتند .

این بافت ها دارای فضاهایی درون گرا هستند درون خانه ها و بناهای عمومی مانند مسجدها ، مدرسه ها ، کاروانسراها و غیره ، دارای نظمی هندسی و از پیش طرح شده بودند . در فضای درون گرا ، زیبایی منازل در داخل آن به چشم می خورد اشکال هندسی ، باغچه ، حوض و فضای مربوط به بادگیرها و ....

2- شهرهای گسسته : در نواحی معتدل و مرطوب شمال کشور و نواحی گرم و مرطوب مجاور سواحل خلیج فارس ، اغلب شهرها دارای بافتی گسسته هستند البته درجه و میزان گسسته بودن بافت شهرها در نواحی نامبرده یکسان نیست و هر ناحیه و شهر ، ویژگی های خاص خود را دارا میباشد .

در این مناطق آب به سادگی از طریق رودخانه یا چاه بدست می آید فضاهای کالبدی در حالت عادی بیشتر بصورت گسسته شکل میگرفتند .

در  مناطق سرسبزی که پوشیده از جنگل و فضاهای حاصلخیز بود در حالت عادی کمتر بنایی بصورت درون گرا و با حیاط مرکزی احداث میشد زیرا در حالتی که فضای سبز طبیعی به حد کافی در اختیار انسان قرار داشت او ضرورتی احساس نمی کرد که فضای سبز کوچک و محصوری پدید آورد و روزن ها را بجای آنکه بسوی مناظر وسیع و فرح افزای طبیعی بگستراند ، رو به فضایی محصور و محدود بگشاید به این جهت عموم ابنیه ای که در چنان مناطقی احداث می شده اند برون گرا بودند.

زیبایی خانه های برون گرا نه در داخل آن که در بیرون آن به چشم می خورد .

v    تکنولوژی و تأثیر آن در کاهش نقش اقلیم در ساخت فضا :

در گذشته جهت گیری فضاهای کالبدی توسط عواملی مانند نور آفتاب یا جهت وزش باد و غیره تعیین میشد در اغلب نواحی کشور برای استفاده از گرمای نور خورشید در زمستان ، فضاهای زمستان نشین رو به سوی جنوب ساخته میشد و در اصطلاح می گفته اند که خانه رو به قبله است در سواحل خلیج فارس ، خانه ها به گونه ای ساخته میشد که بتواند از نسیم و بادهای روزانه دریا بهره برداری کنند .

دردوره معاصر عوامل طبیعی نقش کمتری نسبت به گذشته در شکل گیری بافت شهرها ایفا میکنند امروزه تکنولوژی موجب هم شکل شدن فضاهای کالبدی در نقاط جغرافیایی مختلف شده است و بافت اغلب شهرهایی که از نظر امکانات اقتصادی و اجتماعی وضع مشابهی دارند علیرغم تفاوتهای اقلیمی مشابه هم میباشند .

v    سیمای شهر :

سیمای شهر در زمان ها و مکان های مختلف با هم تفاوت دارد . عواملی که در ساختن ترکیب سیمای شهر دخالت دارند عبارتند از :

1- فضاهای تجاری ، راهها و خیابانهای اصلی : وجود ، حضور و حرکت انسانها در فضاهای شهری بدلیل شرایط تجاری ، راهها و خیابانهای اصلی ، شکل خاصی به سیمای شهر میدهد به همین دلیل سیمای شهر در اوقات مختلف شبانه روز و نیز روزهای مختلف بدلیل حضور مردم ، حرکت اتومبیل ها ، قرار گرفتن دکورها ، ایجاد بازارها میتواند صورتهای متفاوتی داشته باشد .

2- فصول و سیمای شهر : در اوقات گوناگون سال و در هر فصل نیز ، سیمای شهر چهره خاصّی بخود می گیرد وضع و پوشش درختان ، نوع پوشش و لباس عابران ، کیفیت ، شدّت و زاویه تابش نور خورشید ، رنگ آسمان و ابرهای آن و سایر عوامل سیماهای متفاوتی به شهر میدهد این تغییر درمناطق گرمسیری و سردسیری بدلیل عدم امکان حضور مردم در فصول گرم یا سرد بیشتر مشهود است .

3- عوامل اقلیمی : تفاوت سیمای شهر در مناطق گوناگون کشور

v    انواع سیمای شهر :

1- سیمای داخلی شهر : این چهره شهر زمانی برای فرد قابل مشاهده بود که در داخل شهر قرار داشت و در کوچه های آن بصورت پیاده یا سواره حرکت میکند مغازه ها ، پارکها ، نماهای فضاها و.... را از نزدیک می بیند .

2- سیمای خارجی شهر : تصویر و ترکیبی از شهر است که عابران پیاده از خارج از شهر آنرا مشاهده میکند سیمای خارجی شهرها در زمان گذشته اهمیت قابل توجهی داشت زیرا مردم برای رفتن از شهری به شهر دیگر یا از حیوانات استفاده و یا پیاده حرکت میکردند نمایان شدن شهر از دور میتوانست روی نخستین قضاوت و داوری هر مسافر نسبت به یک شهر تأثیر بگذارد .

v    علل ساده و یکنواخت بودن نمای خارجی بناها  :

1- در فضاهای پیوسته که درون گرا بودند نیازی به زیبایی فضای بیرونی بناها نبود .

2- شرایط و امکانات اقتصادی جامعه

3- یکی از علل مهم ساده و یکنواخت بودن نمای خارجی بناها ، عدم ایمنی حاکم بر کشور در اغلب دوره ها و تعرض مهاجمان و حتی مأموران به افراد متمول شهر بود .

v    عناصر و اجزای شهر (مورفولوژی شهر) در دوره بعد از ورود اسلام به ایران :

1- محلّه ها : هر محلّه دارای تأسیسات و تجهیزات تقریبا ً مستقلی برای رفع نیاز اهالی محلّه بود مرکز محله مهمترین قسمت محله بود که در تقاطع راههای اصلی و در بهترین موقعیت محلّه شکل میگرفت .

دسترسی و موقعیت محلّه نسبت به بازار و راه های اصلی شهر و بنیان گذاران فضاهای خدماتی و قدرت اقتصادی اهالی محلّه ، جایگاه محلّه را نسبت به محلّه های دیگر تعیین میکردند هر محلّه دارای مسجد ، حسینیه ، کدخدا و در بعضی از موارد دارای دروازه بوده است همچنین هر محله توسط یک راه اصلی به بازار وصل میشد .

2- بازار : واژه بازار در زبان پهلوی بصورت (واکار) بکار میرفته و در پارسی باستان بصورت (آباکاری) {آبا به محل اجتماع ، کاری= چریدن} به معنی محل اجتماع و خرید و فروش بوده است .

بازار منحصر به شهرها نبوده است بلکه در نواحی روستایی نیز (بازارهای موقت) تشکیل میشد پس بازارها به دو شکل (بازارهای دائمی ) و (بازارهای موقت) بوده است .

v    چگونگی گسترش بازار :

هسته اولیه اغلب بازارها واقع در شهرها در حوالی یکی از پرجنب و جوش ترین دروازه ها تشکیل میشد این هسته نخست در ربض و پشت دروزاه شهر و گاه در داخل شهرستان و نزدیک به دروازه شکل میگرفت و سپس در داخل شهرستان و ربض گسترش می یافت گاهی ربض ها آنچنان رشد میکردند که شهرستان از رونق می افتاد گسترش بازار در داخل شهر از سوی دروازه در امتداد راه یا راههای اصلی شهر تا مرکز آن امتداد می یافت .

v    علت انتقال بازار از مرکز شهر به حومه آن :

در گذشته بازاری بزرگ در میان شهر احداث میشد که در آن اعضای هر صنف در جایی خاص در کنار یکدیگر بودند و در هر راسته ای از آن به تولید و فروش نوعی کالا اختصاص داشت گویا مدتی بعد به علل سیاسی و امنیتی جای بازار به نواحی کناری شهر منتقل شد زیرا ممکن بود در بین افرادی که از شهرهای دیگر آمده بودند اشخاص جاسوس و خبرچین باشند .

v    چهارسوق بازار  :

محل تقاطع دو راسته اصلی بازار و محل استقرار بازرگانان بزرگ و جایگاه کاروانسراهای بزرگ در ابتدای بازارها .

v    نقش اجتماعی بازار در دوره اسلامی:

1- محل داد و ستد و بازرگانی         

2- جایگاه عناصر مهم شهری مانند مسجد جامع ، مدرسه های مذهبی ، خانقاه و گرمابه ها

3- محل برگزاری جشن و سوگواری

4- محل مجازات مجرمان و تهدید مخالفان قدرت

5- مکانی برای اعتراض بر علیه سلاطین و مقابله با عوامل خارجی

3- مسجد : مکانی برای عبادت ، وعظ و ارشاد مسلمانان که به چهار گروه طبقه بندی میشود .

الف ) مسجد جامع : مربوط به سلاطین و حکّام که به دو شکل بودند مساجدی که متناسب با هر دوره تغییر می کردند (مسجد جامع اصفهان) و دسته ای دیگر که غیر قابل تغییر بودند (مدرسه خان شیرازی) .

ب  ) مسجدهای متوسط : ساخته شده توسط بزرگان محلّی و مسجد فرقه ها و گروههای مختلف

پ  ) مسجد – مدرسه : دارای کارکرد عبادی و آموزشی

ت  ) مسجدهای کوچک : محل عبادت (ساخته شده توسط افراد خیرخواه در محلّه ها و در امتداد بازار و مراکز اقتصادی

v    کاربرد مناره ها :

مناره ها در قبل از اسلام مکانی برای ارسال اطلاعات از طریق آتش بودند :

1- اذان گفتن      2- نشان گاه مسافران       3- نماد قدرت حاکمان (پرتاب سر خطاکاران)

5- میدان و کارکرد آن :

1- تجمع سپاهیان برای مقابله با عوامل خارجی در میدان .

2- تجمع سپاهیان و مردم در هنگام جشن و اعیاد .

3- بازارهای موقّت در میدان شهر .

4- مکانی برای خوشگذرانی (شعبه بازان ، نقّالان ، کشتی گیران ، رقّاصان و ...) .

5- محلی برای قدرت نمایی حکومت و مجازات مجرمان .

6- ارگ و بارو : استقرار حاکم شهر ، مأموران و نظامیان (کهندژ قبل از اسلام) که در محلّی مرتفع احداث میگردید و متصل به باروی شهر بود .